جامعه ی مدنی و حاکمیت دینی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اولاً، دور فلسفى، استحاله ى عقلى دارد؛ بنابراين، آن چه مصداق دور شمرده شود تحقق آن محال است و تحقق چنين نظام اجرايى بهترين دليل بر نفى دور مىباشد.ثانياً، اين گونه توقف ها و تعيين صلاحيت ها در ساير نظام هاى سياسى و اجتماعى نيز وجود دارد؛ براى نمونه رييس جمهور پاكستان توسط پارلمان آن كشور تعيين مىشود و از طرفى رييس جمهور قدرت انحلال مجلس را دارد.ثالثاً، شوراى نگهبان بر اساس قوانين و شرايط و ضوابطى به صلاحيت و عدم صلاحيت كانديداهاى خبرگان رهبرى مىپردازد و آن قوانين توسط مجلس خبرگان اوّل ـ نه شخص رهبرى ـ به شوراى نگهبان واگذار شده است و بر همگان آشكار است كه تعيين صلاحيت خبرگان اول از سوى شوراى نگهبان انجام نگرفته است.رابعاً، با توجه به اين كه شخص مقام معظم رهبرى از طرف خبرگان اول تعيين گرديده و شوراى نگهبان كه عهده دار تعيين صلاحيت و عدم صلاحيت نمايندگان خبرگان مىباشند، در تعيين صلاحيت خبرگان اول نقشى نداشته اند؛ دور فلسفى تحقق نمىيابد.خامساً، شوراى نگهبان از شش نفر فقيه و شش نفر حقوق دان تشكيل يافته است و حقوق دانان شوراى نگهبان كه در تعيين صلاحيت و عدم صلاحيت كانديداهاى خبرگان نقش دارند، از سوى نمايندگان مردم در مجلس شوراى اسلامى تعيين مىگردند.سادساً، با توجه به عدالت و تقواى نمايندگان خبرگان رهبرى، توافق و اجتماع آن ها بر تعيين رهبرى فاقد شرايط دينى و اجتماعى خلاف عرف و عقل است. همان گونه كه تواطأ كذب بر راويان اخبار متواتر بعيد به نظر مىرسد.9 ـ با توجه به ويژگىهاى رهبرى از جمله فقاهت، مديريت، تدبير