2 ـ 3 ـ تعريف سياست
الف) معناى سلبى سياست
«البته سياست به آن معنايى كه اين ها مىگويند كه دروغ گويى، با دروغ گويى، چپاول مردم با حيله و تزوير و ساير چيزها، تسلط بر اموال و نفوس مردم، اين سياست هيچ ربطى به سياست اسلامى ندارد، اين سياست شيطانى است.»ب) معناى ايجابى سياست
«سياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد. تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و اين ها را هدايت كند به طرف آن چيزى كه صلاح شان هست، صلاح ملت هست، صلاح افراد هست و اين مختص به انبياست. ديگران اين سياست را نمىتوانند اداره كنند. اين مختص به انبيا و اولياست و به تبع آن به علماى بيدار اسلام.»23ـ 3ـ آميختگى دين و سياست
«ديانت همان سياستى است كه مردم را از اين جا حركت مىدهد و تمام چيزهايى كه به صلاح ملت است و به صلاح مردم است، آن ها را از آن راه مىبرد كه صلاح مردم است، كه همان صراط مستقيم است.»31. همان، ج2، ص 20 و ج14، ص 233.2. همان، ص 218.3. همان، ص 218.