1ـ جامعه ى مدنى در مغرب زمين
1ـ1 ـ افلاطون بنيان گذار تفكر جامعه ى مدنى است، با روايت و تفسير خاصى كه وى از آن داشت. او انديشه هاى سياسى خود را بر مبانى فلسفى و نظرى خويش مبتنى ساخت؛ زيرا از نظر افلاطون ميان سياست و فلسفه، پيوند عميقى وجود دارد و همچون تار و پودى در هم تنيده شده اند. محصول اين پيوند، سه كتاب «جمهوري»، «قوانين» و «سياست» شد. وى در اين سه اثر، نظرات خود در باره ى شكل حكومت، چگونگى اداره ى شهر و كشور و نقش مردم در حيات اجتماعى حكومت را بيان كرد. افلاطون علت احداث مدنيّت و شهر را نيازمندىهاى اقتصادى همچون خوراك، مسكن، لباس و مانند اين ها مىدانست و بر آن اساس، تقسيم كار و مشاغل گوناگون برزگرى، پارچه بافى، پيشه ورى و غيره را پيشنهاد داد. وى در اين تقسيم كار و طبقات1. فلسفه ى سياسى، درس نامه مؤسسه ى آموزشى و پژوهشى امام خميني.