4ـ 3ـ جدايى دين از سياست - جامعه ی مدنی و حاکمیت دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جامعه ی مدنی و حاکمیت دینی - نسخه متنی

عبدالحسین خسروپناه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4ـ 3ـ جدايى دين از سياست

اصلىترين و اساسىترين هدف و انگيزه ى مهاجمان و مخالفان با نظام جمهورى اسلامى، طرح مسئله ى جدا انگارى دين از سياست است كه با بهره ورى از راه كارهاى گوناگون در جهت اثبات آن گام بر مىدارند. براى نمونه، برخى از نويسندگان با تفسير دين به تنظيم كننده رابطه ى انسان با خدا، دين را از صحنه ى سياست رانده و در حد مسائل شخصى و فردى تقليل مىدهند، در حالى كه اين نويسندگان چنين تعريفى را با پيش فرض تفكيك دين و سياست مورد پذيرش قرار داده اند و بر محققان آشكار است كه تا كنون كسى نتوانسته است تعريفى جامع و مانع با روش بيرونى از دين ارائه دهد؛ بنابر اين، كامل ترين و جامع ترين تعريف آن است كه از درون دين، يعنى كتاب و سنت، استخراج شود و در نتيجه، نگاه درون دينى به طور واضح، حضور سياست در بطن آموزه هاى دينى را اثبات مىكند.

پاره اى ديگر از نويسندگان، بر اين باورند كه دينى شدن سياست، فقط وقتى ممكن است كه فهمى غير مقدس از دين را با شيوه ى علمى مديريت، هم نشين و عجين كنيم، والا دين مقدس را با سياست غير مقدس آميختن، آب در هاون كوبيدن است.1 اين سخن كه از مواليد نظريه ى قبض و بسط به شمار مىرود، با تزلزل و ناپايدارى آن نظريه متزلزل مىگردد. به علاوه، با توجه به نفى نسبيت معرفت شناختى و تأكيد بر ملاك هاى صحت و سقم معارف دينى، مطابقت فهم دينى با حقايق دينى لزوما موجب سرايت تقدس دين به معرفت دينى مىشود و مىتوان از فهم دينى مقدس نيز سخن گفت. بنابراين، فهم دينى مقدس با سياست نيز قابل جمع است؛ زيرا سياست نه تنها با معرفت دينى كه با حقايق دينى نيز عجين شده است.

1. ر. ك: سروش، عبدالكريم؛ مدارا و مديريت، مقاله ى «معنا و مبناى سكولاريسم»، ص 429.

/ 215