جامعه ی مدنی و حاکمیت دینی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
والى، مولى، موالى، مولى عليه، اولياء، ولوى، مستولى، متولى و... به معناى قرب (نزديكي)، دوستى، صاحب تصرف درامور، رهبرى، سيطره و مانند اين ها به كار رفته است.1اين اصطلاح در حوزه هاى گوناگون انديشه ى دينى از جمله كلام، عرفان و فقه اعم از فقه سياسى، اجتماعى و خانوادگى به كار رفته است؛1ـ ولايت در عرفان، باطن نبوت است كه ظاهر آن، تصرف در خلق است از طريق اجراى احكام شرعيه و اظهار نبوت و ارشاد مردمان با بيان حقايق الهى و معارف زبانى كه از طريق كشف و شهود تحصيل مىشود و فرق ميان نبى و رسول و ولى، در اين است كه نبى و رسول داراى تصرف در خَلق به حسب ظاهر و شريعت اند اما ولى به حسب باطن و حقيقت در آنان تصرف مىكند و به همين دليل گفته اند كه ولايت، بزرگ تر از نبوت است، هر چند كه شخص ولى بزرگ تر از نبى نباشد.سيد حيدر آملى در تعريف ولى مىفرمايد:«ولى، كسى است كه حق تعالى، متولّى امر او شده و او را از معصيت حفظ كرده است. ولى، گاهى محبوب است و گاهى محبّ، پس اگر در مقام محبوبى باشد، ولايت او كسبى نبود و متوقف بر چيزى نيست بلكه ازلى، ذاتى، موهوبى و الهى است؛ لكن اگر در مقام محبّى باشد بايد متصف به صفات الهى و متخلق به اخلاق الهى شود تا اسم «وليّ» بر او صادق باشد.»2شيخ اشراق، كسانى كه به ولايت عرفانى نايل شده اند را داراى صلاحيت