جامعه ی مدنی و حاکمیت دینی

عبدالحسین خسروپناه

نسخه متنی -صفحه : 215/ 10
نمايش فراداده

قدرت و اقتدار او مشروع است و در غير اين صورت، نامشروع و ناحق مىباشد؛ حتى اگر نفوذ اجتماعى فراوانى داشته باشد و نيز حاكم يا حكومتى كه به دلايل و عوامل معرفتى، اجتماعى، روان شناختى مقبوليت مردمى و رضايت اجتماعى پيدا كند، قدرت بالفعل سياسى نيز به دست مىآورد؛ گرچه با نگاه فلسفى و كلامى، مشروع و حق نباشد؟

منابع مشروعيت

انديشمندان علوم سياسى از دو زاويه ى فلسفى و جامعه شناختى به بحث منابع مشروعيت پرداخته اند.

ماكس وبر سه نوع مشروعيت سنتى، كاريزمايى و قانونى را به عنوان منابع مشروعيت برمىشمارد.

1) مشروعيت سنتى (Traditional) كه مبتنى بر اعتقاد متداول ميان سنت ها و فرهنگ هاى مختلف است و از قديم الايام اعتبار داشته و حكومت هاى وراثتى، شيخوخيت، پدرسالارى، نژادپرستى، اشراف گرايى و غيره را به خود اختصاص داده است.

2) مشروعيت فره مندانه و كاريزمايى (Charismatic) كه مبتنى بر فرمان بردارى غيرعادى و استثنايى از يك فرد به جهت تقدس، قهرمانى و يا سرمشق بودن وى و از نظامى كه او ايجاد كرده و به او الهام شده است.

3) مشروعيت قانونى كه مبتنى بر اعتقاد به قانونى بودن مقررات موجود و حق اعمال سيادت فراخوانده است. البته مراد ماكس از قوانين در اين جا توافقات عقلايى است.1

ديويد ايستون، بر اساس سه نوع منبع به توصيف سه قسم از مشروعيت مىپردازد:

1. وبر، ماكس، اقتصاد و جامعه، ص 274 ـ 273.