مبانی اخلاق اسلامی

تألیف: مختار امینیان

نسخه متنی -صفحه : 173/ 104
نمايش فراداده

تكبير گفت: حضرت از او پرسيد: براى چه تكبير گفتى؟ جوان گفت: رفيق مسلمان و جهادگرم به قصد كشتن دشمن و تصاحب مركب او كه حمارى بود، به ميدان جنگ رفت؛ امّا متأسفانه نه تنها موفق نشد، بلكه خود نيز كشته شد و مركبش را دشمن تصاحب نمود. حضرت با كمال تأثر در مورد اين جوان مقتول فرمود: «اِنَّهُ قَتيلُ الْحِمارَ؛ يعنى او براى حمار كشته شده است، نه براى خدا».

حضور قلب

همان طور كه در گذشته اشاره كرديم، خلوص نيّت در تمام عبادات لازم است؛ امّا حضور قلب فقط در نماز معتبر است. در ساير عبادات حضور قلب، نه شرط صحت آنها است و نه شرط قبولى شان؛ امّا در مورد نماز، گرچه حضور قلب شرط صحت آن نيست، امّا شرط قبولى آن است. حضور قلب، يعنى با تمام وجود متوجه خدا بودن و او را حاضر و ناظر دانستن. حضور قلب به منزله روح نماز، و صورت ظاهرى نماز به منزله كالبد آن است. در روايات اهل بيت عصمت و طهارت، حضور قلب اهميت خاصى دارد. اگر از ابتدا تا انتهاى نماز اصلاً حضور قلب وجود نداشته باشد، هيچ قسمت آن مورد قبول نخواهد بود. اگر در قسمتى از نماز حضور قلب باشد و قسمتى فاقد آن، فقط قسمت واجد حضور قلب، مورد قبول قرار خواهد گرفت. در اين باره روايات فراوانى آمده است كه به برخى اشاره مىشود.

1. پيامبر اكرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم):

اِنَّ الْعَبْدَ لَيُصَلّى الصَّلوةَ لايُكْتَبُ لَهُ سُدْسُها وَ لاعُشْرُها وَ اِنَّما يُكْتَبُ لِلْعَبْدِ مِنْ صَلاتِهِ ما عَقِلَ مِنْها.(1)

(1). بحار الانوار، ج 84، ص 249.