كالبدش وجود داشته باشد.
حضور قلب آن است كه مصلّى هيچ آنى در حال نماز از معبود خود غفلت نداشته باشد. از ابتدا تا انتهاى نماز بداند كه چه مىگويد و در برابر چه كسى قرار گرفته است و با كه سخن مىگويد. در روايتى آمده است كه:
صَلاةُ رَكْعَتَيْنِ بِتَدَبُّرٍ خَيْرٌ مِنْ قِيامِ لَيْلَةٍ وَ الْقَلْبُ ساهٍ.(1)
دو ركعت نماز كه با تأمل و تدبر خوانده شود از يك شب عباده با قلبى غافل بهتر است.
و نيز از رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم) نقل شده است:
رَكْعَتانِ خَفيفَتانِ فى تَفَكُّرٍ خَيْرٌ مِنْ قِيامِ لَيْلَةٍ.(2)
متأسفانه در نمازهاى عموم مردم، تمام افكار و انديشهها راه دارد، جز انديشه نماز و انديشه خدا. در حالى كه بايد در نماز همه چيز را فراموش كرد، جز خدا؛ اما ما همه چيز را به ياد مىآوريم، جز خدا.
مىگويند شخصى به مسجد رفت تا دو ركعت نماز با توجه و خالى از فكر و خيال بخواند؛ اما چون به نماز ايستاد، به جاى حضور قلب، در مورد ساختمان مسجد به فكر عميقى فرو رفت كه چرا اين مسجد با اين عظمت مناره ندارد؛ بايد منارهاى برايش ساخت. بعد در مورد كميّت و كيفيّت مناره و هم چنين در مورد مصالح، معمار، بنّا و ساير متعلقات مناره فكر كرد. سرانجام نيز هم زمان با ساختن يك مناره خيالى نمازش به پايان رسيد.
اما اميرالمؤمنين (عليه السلام) چون به نماز مىايستد، رابطه خود را با حضرت
(1). بحار الانوار، ج 84، ص 259. (2). ثواب الاعمال، ص 68.