4. شيعه: اين نظريه، عقيده بسيارى از فلاسفه و علماى شيعه است. طبق اين نظريه، خداوند داراى صفات ثبوتيّه است و تمام صفات ثبوتيه با ذات حق تعالى عينيّت دارد؛ يعنى ذات بارى تعالى عين علم است؛ عين قدرت است و عين صفات ثبوتيه ديگر است و از اين عينيّت، هيچ نتيجه نادرستى لازم نمىآيد. ما در اين جا در پى آن نيستيم كه بطلان آراى گذشته و صحت نظريّه چهارم را مشروحا بيان كنيم. بلكه اين بحث به علم كلام و فلسفه الهى مربوط مىشود و ما آن را در كتال كلام بنام حسن الختار و در كتاب فلسفه خود توضيح كامل دادهايم. در اين جا هدف از ذكر اقوال، اين است كه بگوييم توحيد صفات يا توحيد صفاتى، تنها با قول چهارم تصحيح و توجيه مىشود.
مقصود از توحيد در عبادت، آن است كه انسان عبادت و پرستش را مخصوص و منحصر در ذات حق تعالى بداند و در جهان، جز او معبود حقيقى نبيند، بلكه بايد بداند هر عبادتى هم كه نسبت به هر معبود ظاهرى انجام مىشود، تماما به معبود حقيقى يعنى ذات الوهيّت بازگشت مىكند و عابد به هنگام عبادت، اشتباه در مصداق نموده و غير او را در نظر گرفته است و يا تصور مىكند كه عبادت اين شىء يا اين شخص، او را به معبود حقيقى نزديك مىكند. از اين روست كه بت پرستان مىگويند:
وَ ما نَعْبُدُهُمْ اِلاّ لِيُقِرِّ بُونا اِلَى اللّه زُلفى.(1)
ما آنها [بتها] را جز براى اين كه هر چه بيشتر به خدا نزديك گرداند، نمىپرستيم.
(1). زمر (39) آيه 3.