اين احتمال با دو اشكال مواجه است:
1 ـ باب افتعال لازم است و «لا يقتصر» نميتواند به معني «منحصر نميكند» باشد.
2- خود محيالدين تصريح كرد كه حتي دانيترين بت پرست نيز بت خود را «خدائي از خدايان» ميداند و الوهيت را منحصر به بت خود نميكند، و تنها فرق اين بتپرست با آن فرد اعلي در همان سازمان و عدم سازمان چارتي است كه پيشتر بحث شد، نه در انحصار و عدم انحصار.
ـ فالادني صاحب التخيل، يقول: «ما نعبدهم الاّ ليقرّبونا الي الله زلفي»(8) والاعلي العالم يقول: «انّما الهكم اله واحد فله اسلموا»(9) حيث ظهر: پس ادني كه اهل خيال است ميگويد: «عبادت نميكنيم بتها را مگر براي اين كه ما را كاملاً به خدا نزديك كنند».
و اعلي كه دانا است ميگويد: «جز اين نيست كه خداي شما خداي واحد است پس به او ايمان آوريد» هر جا كه ظهور كرد.
لفظ «انّما» در آيه نيست و لذا مصحح دار الاعتصام، در شرح قيصري آن را پيش از علامت ـ «ـ قرار داده است.
اما باز اشكال ديگر پيش ميآيد كه مصحح محترم دچار «حذف» شده است.
زيرا در متن آيه «فالهكم» است.
ايشان براي اين كه ايراد حذف متوجهشان نشود براي آيه شماره نگذاشته است يعني آن را آيه حساب نكرده است.
اما در اين صورت معلوم نيست چرا ميان علامت ـ «ـ قرار داده است.
چرا آنان كه روي فصوص كار ميكنند نسبت به محيالدين اين قدر ايثار ميكنند كه براي اصلاح غلطهاي او خودشان را دچار غلط ميكنند؟! همان طور كه كار مداوم قيصري، خواجه پارسا و به ويژه كار مداوم شرح فارسي است.
اين بخش از كلام محيالدين را پشت سر هم آوردم كه به قدر امكان از جريان واحد سخن استفاده شود.