1-سخن محي‌الدين براي ارائه دو مطلب كوچك - محی الدین در آینه فصوص جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محی الدین در آینه فصوص - جلد 1

مرتضی رضوی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تامّل

1-سخن محي‌الدين براي ارائه دو مطلب كوچك

محي‌الدين براي ارائه دو مطلب كوچك سخن را اين همه پيچ داده و در پيچاپيچ هفت كوچه گردانيده است.

2- خلاصه سخن او اين است: پرستش خدا دو نوع است

الف: همه چيز پرستي (همه چيز خدائي‌).

به دليل اين كه همة چيزها مظهر ذات خدا هستند.

(به نظر او اساس توحيد، و توحيد صحيح، يعني همين).

ب: كسي كه بت مي‌پرستد، اگر الوهيت را در آن بت بداند، او خداپرست است ليكن داني است (بت پرستي بدون سازمان).

ج: كسي كه بت مي‌پرستد اگر الوهيت را در آن بت نداند و همه اشياء از جمله آن بت را مظهر ذات خدا بداند، او خداپرست عالي است (بت پرستي باسازمان).

3- علت اين همه پيچ دادن دو چيز است

الف: اين كار في نفسه يك «هنر» است.

دست‏اندركاران تئاتر مي‌گويند «لقمه را جويده به دهان مخاطب ندهيد.

بگذاريد كمي هم خودش بجود وگرنه كارتان كار هنري نخواهد بود».

ب: در اين چرخش هفت كوچه‏اي گاهي به آيه‏هائي هم سر زد.

كه اولاً: عريضه خالي از آيه نباشد.

ثانياً: لازم است يك آيه از توحيدي‌ترين آيات قرآن و دو آيه در مورد بت‌پرستي بيايد، تا مخاطب نگويد: پس آن همه آيات كه به يك توحيد محض دعوت مي‌كنند و هر نوع آميزه را رد مي‌كنند حتي اگر نام آن آميزه مظهر باشد، چه مي‌گويند؟! يا بگويد اين همه آيات كه بت پرستي را از هر جهت بالاترين بل منحصر به فردترين مصداق شرك مي‌دانند، چه مي‌گويند؟!

با ماست‌مالي كردن پيام يكي دو آيه، مخاطب گرچه پاسخ خود را در نيابد ليكن از شدت تعجبش كاسته مي‌شود، و چون شيخ اكبر اين سخنان را از راه كشف و شهود به دست آورده (تا اسلام را در مقابل دين حبّ از پاي در آورد) بگويد: پس حتماً ضعف از من است كه كلام او را كاملاً نمي‌فهمم.

4-خداي متجلّي بالذات و خداي متظاهر بالذات

عرض كردم: هر آدم عاقل (تا چه رسد به آنان كه اندكي فكر فلسفي دارند يا در فلسفه متخصص‏اند) مي‌دانند كه خداي متجلّي بالذات و خداي متظاهر بالذات، عين خداي متغير و متحرك بالذات است و چنين چيزي حادث است و نمي‌تواند خدا باشد.

تجلي و ظهور بالذّات، به هر معني و با هر تاويل و با هر توجيه و با هر تصور و با هر تصوير ذهني‌، عين تغيير و عين تحرّك است و بس.

/ 611