شگفت - محی الدین در آینه فصوص جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محی الدین در آینه فصوص - جلد 1

مرتضی رضوی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ليكن اولاً: چرا علامه طباطبائي عدم رعايت راوي نسخه مورد ادعاي مجلسي را «احتمال» مي‏دهد امّا راويان اصلي مذكور در سند حديث، را كه نه احتمالاً بل قطعاً جاي اشكال هستند و برخي‌شان ملعون و كذاب هستند، اصلاً مورد توجه قرار نمي‏دهد؟!

ثانياً: طباطبائي بدون اين كه كوچك‏ترين اطلاع از آن نسخه و راويان آن داشته باشد، راوي را متهم به عدم رعايت امانت مي‏كند بل او را تحريف كننده حديث معرفي مي‏كند.

ثالثاً: اين كه مرحوم طباطبائي مي‏فرمايد اين نسخه با ديگر فقرات حديث نمي‏سازند، از قضا بر عكس، زيرا جمله مذكور با «و» عاطفه جريان همه فقرات را در يك بستر واحد به راه مي‏اندازد و از اضطراب متن حديث به شدت مي‏كاهد علاقه‏مندان مي‏توانند متن حديث را در كافي و بحار مشاهده كنند.

در مبحث «بزرگاني كه رفتند و برگشتند» از مجلد اول، عرض كردم برخي از دانشمندان ما در دو دوره علمي و فكري به سر برده‏اند مانند شيخ بهائي و علامه طباطبائي و...

همان طور كه اروپائيان در مورد ويتگنشتاين او را دو شخصيت دانسته و از او با «ويتگنشتاين اول» و «ويتگنشتاين دوم» تعبير مي‏كنند در موضوع بحث ما نيز علامه طباطبائي اول، اين مطلب را نوشته است يعني در وقتي كه هنوز هانري كربن مامور و جاسوس را از خود نرانده بود.

با اين قبيل روايات، نمي‏توان درباره 10 عدد گردو در يك دعواي حقوقي، حكم داد تا چه رسد به توحيد و اصول عقايد و خداشناسي.

و اين جاي بسي تعجب است از برخي بزرگان‌مان.

شگفت

برخي از بزرگان گران قدر ما چرا آن همه حديث‏هاي روشن، واضح، مبين، تبيان، فلسفي، عرفاني، را نمي‏بينند و به اين گونه روايت بي سند يا با سندي كه در سلسله‏اش افراد ملعون، كذاب، واقف بن واقف، ضعيف و...

هست توجه مي‏كنند؟! و شگفت اين كه حديث‏هاي همان باب را كه دقيقاً و به طور وضوح در مقام رد «اسم پرستي» آمده‏اند و رسماً براي ردّ اين توهم وارد شده‏اند را هرگز مورد توجه قرار نمي‏دهند ـ!!! حديث‏هائي كه تاكيد دارند اسامي خدا صرفاً اسم و نامگذاري محض هستند تا بندگان بتوانند در مورد خدا فهمي داشته باشند وگرنه اساساً خدا اسمي ندارد.

/ 611