محيالدين ادامه ميدهد: ـ وقال تعالي: «سنريهم آياتنا في الافاق» و هو ما خرج عنك و «في انفسهم» و هو عينك، «حتي يتبيّن لهم» اي للناظرين لهما، «انّه الحقّ» من حيث انّك صورته وهو روحك: و خداوند ميگويد: «بزودي نشان ميدهيم نشانههايمان را به آنان در آفاق» و اين چيزهائي است كه از تو خارج است، و «در خودهايشان» و اين عين خود توست، «حتي روشن شود برايشان» يعني به نگاه كنندگان كه به آن دو (آفاق و انفس) نگاه ميكنند.«كه او حق است» از اين حيث كه تو صورت او هستي و او روح تو است.
تامل
1- بهتر است آيه را يك جا بخوانيم: سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتّي يتبيّن لهم انّه الحقّ: بزودي نشان ميدهيم نشانههايمان را به آنان در آفاق و خودشان، تا روشن شود كه «قرآن» حق است.2- به حرف «سـ» توجه فرمائيد كه به معناي «بزودي» است.آيه در مقام خبر از يك حادثه، ما وقع، و ماجرائي است كه در آينده رخ خواهد داد.نه در مقام بيان يك واقعيت مستمر و موجود در گذشته و حال و آينده و هميشگي.و اين كه مطالعه در آفاق و انفس براي خداشناسي لازم و ضروري است، پيام اين آيه نيست.بل پيام آيههاي ديگر است از قبيل: «وفي الارض آيات للموقنين ـ وفي انفسكم افلا تبصرون» 20 و 21 ذاريات «و قل سيروا في الارض فانظروا كيف بدأ الخلق ثم الله ينشئُ النشأة الاخرة» 20 عنكبوت و...آيه مورد بحث در سوره فصلت به شماره 53، آمده و مكّي است و همراه آيه ماقبلش چنين است «قل ارأيتم ان كان من عندالله ثم كفرتم به من اضلّ ممّن هو في شقاق بعيد ـ سنريهم آياتنا في الافاق وفي انفسهم حتي يتبيّن لهم انّه الحق».خطاب به مشركان مكه است كه قرآن را و نيز نبوت پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را نميپذيرفتند و موضوع بحث آيه، خدا نميباشد.و ميفرمايد بزودي با پيروزي اسلام بر آفاق و خود شما، نشانههاي قدرت و حقانيت خدا را خواهيد ديد.