ادامه متن: ـ فله الوجود الاتمّ، و هو المؤتي جوامع الكلم و الحكم: پس براي او (كسي كه حركت دوري دارد) است «وجود اتمّ»، و اوست كه جوامع كلم و حكمتها به او داده شده است.در اين جا لازم است در مورد سه عنوان وجود اتم، جوامع الكلم و حِكم بحث شود.وجود اتمّ: صوفيان، خواه صوفيان فارسي و خواه محيالدين و پيروانش، ميان خدا و انسان به «رابطه وجودي» باور دارند.صوفيان فارسي بر اساس «وحدت وجود» و محيالدين و صدرائيان بر اساس اصل متناقض «وحدت در عين كثرت و كثرت در عين وحدت».صوفيان بر اين اساس سير و سلوك انسان را «حركت وجود انسان» ميدانند؛ يعني جنبه خدائي انسان در اثر سير و سلوك خدائيتر ميشود.«عارف واصل» كيست؟ كسي است كه خدا بودن او، تقويت شده و وجودش وجود خدا شده است.«وصال» در نظر اينان وصل شدن وجود انسان به وجود خدا است به نحو مذكور در بالا.به نظر محيالدين كسي «وجود تامّ» دارد كه در وصال به اين معني باشد.اما از نظر فلسفه و عرفان قرآن و اهل بيت (عليهم السلام): انسان هيچ رابطه وجودي با خدا ندارد خدا يك وجود است ازلي، و انسان موجودي است كه خدا وجود او را «ايجاد» كرده است و هيچ ارتباط، هم سنخي، تماس، ميان وجود خدا و وجود انسان نيست.رابطه انسان با خدا «رابطه عبادتي» است انسان «عبد خدا» است نه شريك وجود او.