فص حكمة سبّوحيّة في كلمة نوحيّة - محی الدین در آینه فصوص جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
در حالي كه «امر بين الامرين» حتي در همان سيماي شفاهي و كتابتي خود نيز، مقولهها را سه تا و به اصطلاح سه چيز، ميداند: جبر، تفويض، و آن راه ديگر كه نه جبر است و نه تفويض و نه تركيبي از آن دو، ولي محيالدين به «امر» واحد، تاكيد ميكند كه تركيب يافته از تنزيه و تركيب، باشد.محيالدين حتي به «جمع در كنار هم» يا جمع تنزيه و تشبيه به دنبال هم، راضي نميشود.و اگر گفته شود خدا از فلان جهت كاملاً و به طور مطلق منزه است، نميپذيرد و او دو صورت زير را غلط ميداند:1- تنزيه مطلق.2- تنزيه مطلق از جهتي.ـ «التنزيه من جهة دون جهة اُخري».پيش از محيالدين گروهي به تشبيه متهم شده و «مشبّهه» ناميده شدند.آنان اين نام گذاري را ستمي بر خود ميدانستند كه ديگران بر آنان، نهادهاند.اينان خودشان را اهل تشبيه نميدانستند و چون تعبيرهائي از قبيل «يدالله، سميع، بصير و...» در قرآن آمده، ميگفتند خدا دست، سمع و بصر دارد.افراطيترين افراد اين فرقه اگر با اشكال: «در اين صورت خدا جسم ميشود»، رو به رو ميشدند، ميگفتند: «جسم لا كالاجسام».يعني باز به زير بار اين كه اهل تشبيه هستند، نميرفتند.محيالدين اولين كسي است كه پس از 600 سال آمده و اعلام ميكند كه بايد خدا را تشبيه كرد، ليكن تشبيهي كه كاملاً با تنزيه آميخته و يك «امر واحد» شوند.هرگز هيچ وقت و در هيچ لحظهاي نبايد تنزيه مطلق يا تشبيه مطلق كرد.فص حكمة سبّوحيّة في كلمة نوحيّة
اعلم انّ التّنزيه عند اهل الحقائق في الجناب الالهي، عين التحديد و التقييد.والمنزِّه امّا جاهل وامّا صاحب سوء ادب: