يك تير و سه نشان - محی الدین در آینه فصوص جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محی الدین در آینه فصوص - جلد 1

مرتضی رضوی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يك تير و سه نشان

محي‌الدين ظاهراً يك مسئله‏اي به نام «تنزيه و تشبيه» را عنوان بحث قرار داد.

طوري پيش مي‌رود كه گوئي منظورش تنها توضيح يك «تك مسئله» از مسائل خداشناسي است و در صدد است كه نظر شخصي خودش را در مورد آن بيان كند.

امّا هدف واقعي او كندن يك تونل است كه آن را راه گريز براي صوفيان قرار دهد كه نزديك به 500 سال در بن بست گرفتار بودند ـ يعني از روزي كه «وحدت وجود» از متون عقايد هندي به اسلام وارد شده و عنوان گشت، تا روزي كه محي‌الدين كتاب فصوص را مي‌نويسد.

در برگ‏هاي پيش، تصوف از عصر حسن بصري و ابوهاشم كوفي تا حوالي سال 126، دوره اول تصوف عربي، ناميده شده واز سال 126 تا زمان محي‌الدين (حوالي 600) دوران تصوف فارسي بود، و با پيدايش تصوف محي‌الدين، تصوف عربي او مطرح گرديد.

تفوق تصوف فارسي بر تصوف دوره اول تصوف عربي، وقتي است كه «وحدت وجود» جوكي، جان گرفت و در ميان صوفيان به رسميت شناخته شد.

وحدت وجود، در هند يك باور در بينش هندوها، بودائي‌ها و پيروان كريشنا (كه در اين دفتر از مجموع آنها جوكيان تعبير مي‌شود) به آن معتقد بودند و پيروان بودا در چين، ژاپن و كره و هند نيز اصل «نيل و رسيدن به نيروانا» را درست مانند «فناء في الله» صوفيان ما به وسيله وحدت وجود توضيح مي‌دهند.

اين باور در مناطق هند و چين نه تنها با مشكل رو به رو نيست بل اصلي است كه ساير اصول و فروع اعتقادي آنان را توجيه مي‌كند.

اما در ميان مسلمانان اصل بزرگ و اصل اول اسلام، يعني «توحيد» به شدت آن را رد و دفع مي‌كرد.

و مهم‏تر اين كه اين رد و دفع در هر ساحت فكري و عقلي بشر، انجام مي‌يافت:

1 ـ در ساحت سلب

يعني هم در عرصه تنزيه، خدا را از هر گونه تشابه با مخلوق تنزيه مي‌كرد با روش «سلب» از قبيل: لم يلد و لم يولد ولم يكن له كفواً احد ـ ليس كمثله شيء ـ لم يتخذ صاحبة ولا ولدا ـ سبحانه و تعالي عما يصفون ـ سبحانه عماً يشركون.

كه در قرآن حدود 92 مورد تنها از ماده «سبح» در سلب تشابه خدا به خلق، آمده است علاوه بر الفاظ و تعبيرات ديگر، و علاوه بر سنت و حديث.

/ 611