سوء استفاده از سخن ديگران
در مقالات مقدماتي، مبحث «اسماء الله» با ارائه دليل و مدرك و بحث تاريخي، بيان شد كه محور بحث در خداشناسي ميان مسيحيان «اسماء الله» بود، و در ميان مسلمانان «صفاة الله» بود.سپس توسط كتاب «دلالة الحائرين» ابن ميمون اسپانيائي، موضوع «صفاة الله» به اروپا رفت و خدمت شاياني به مسيحيت كرد و موضوع «اسماء الله» توسط محيالدين اسپانيائي، به ميان مسلمانان آمد و عرصههاي علمي و فكري خداشناسي اسلامي را دچار آفت عظيم كرد.در اين جا محيالدين (كه به قول دكتر پورجوادي: اهل يادداشت بود) دو جمله از «ابوالقاسم بن قسّي» پيدا كرده و ميكوشد با تحريف آن، تاريخ بحث «اسماء» را به پيش از خودش نسبت دهد:ـ و قد اشار ابوالقاسم بن قسّي في «خلعه» الي هذا بقوله: «انّ كلّ اسم الهيّ يتسمّي بجميع الاسماء الالهيّة و ينعت بها»: و ابوالقاسم بن قسّي، در كتاب «خلع النعلين» خود، به اين «سازمان الههها» اشاره كرده است كه: «هر اسم الهي با ديگر اسماء الهي موسوم ميشود (با همهشان) و با آنها توصيف ميشود».
توضيح
محيالدين ميگويد: ديگر اسماء از جهتي عين «الله» هستند و از جهتي با آن فرق دارند.و سخن ابن قسّي را نيز براي تاييد اين گفته خود آورده است اما قضيه كاملاً بر عكس است و ابن قسّي در مقام «توحيد» است نه «تكثير».او ميگويد همه اسماء يك معني دارند.«الله» همان «رحمان» است و هر دو همان «غفار» هستند و...به لفظ «يتسمّي» توجه كنيد.يعني هر اسم با اسم ديگر نيز موسوم ميشود و با آن اسم ديگر نيز منعوت ميشود: «الله»، «رحمان» است و داراي همه صفات رحمان.و رحمان، الله است و داراي همه ويژگيهاي آن.«ربّ» همان رحمان، الله، خالق و...هست و داراي همه ويژگيهاي آنها.اين اعتقاد همه مسلمانان قبل از محيالدين و بعد از محيالدين بود و هست (غير از صدرائيان امروز ما).مسلمانان هرگز «سازمان الههها» را نپذيرفتند.و چنين افسانهسرائي كه عين افسانههاي يونان باستان است نداشتند.پيشتر حديثهاي اهل بيت (عليهم السلام) را درباره «پرستش اسماء» ديديم كه «اسم پرستي» را عين شرك، بيان كردند.محيالدين كلام ابن قسّي را با چه انگيزهاي برگزيده است معلوم نيست.شايد ويژگيهاي شخصيتي ابن قسّي برايش مهم بوده و گرنه سخن و عقيده ديگر مسلمانان (اعم از صوفي و غيرصوفي) با اين سخن ابن قسّي فرقي ندارد و همگي عقيده دارند اسامي متعدد خدا كه در لفظ «كثير» هستند در معني «واحد»اند.ابن عربي ميتوانست اينگونه سخن را از دهها مفسّر، يا هر عالم ديگر بل از هر عوام نيز نقل كند؛ زيرا باور همگان، همين است.محيالدين كلام ابن قسّي را به شرح زير تحريف ميكند:ـ وذلك هناك، انّ كلّ اسم يدلّ علي الذّات و علي المعني الّذي سيق له: و معني اين سخن در (خلع النعلين) اين است كه هر اسم هم به «ذات» دلالت ميكند و هم به معنائي كه براي آن «وضع» شده است.