9-سخن محي‌الدين - محی الدین در آینه فصوص جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محی الدین در آینه فصوص - جلد 1

مرتضی رضوی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

9-سخن محي‌الدين

سخن محي‌الدين كاملاً «مصادره به مطلوب» است مگر خدا نمي‌داند كه بت‌پرست سنگ را به عنوان سنگ و چوب را به عنوان چوب، عبادت نمي‌كند يا به عنوان مظهر، پرستش مي‌كند و يا به عنوان اين كه الوهيت در آن هست.

خداوند همين مظهر پرستي و پرستش الوهيت توي بت، را ردّ و نهي مي‌كند.

محي‌الدين همين موضوع نهي شده و تحريم شده را از نو مصادره مي‌كند.

حوّا گفت: بيا از اين درخت بخوريم.

آدم گفت: خوردن از اين درخت، منهي است.

شيطان گفت: خوردن به عنوان تغذيه نهي شده و خوردن به عنوان «عامل خلود» نهي نشده.

همان طور كه اصل و اساس ادعاي شيطان باطل و پوچ بود و آن درخت عامل خلود نبود بل بر عكس عامل خروج بود، همان طور هم ادعاي محي‌الدين در مظهر بودن اشياء از اصل و اساس باطل و پوچ است.

يعني در هر دو ادّعا دو بطلان هست:

الف: در ادعاي شيطان

باطل اول

در اين درخت عنصري هست كه «عامل خلود» است.

باطل دوم

خوردن به عنوان تغذيه نهي شده و خوردن به عنوان عامل خلود، نهي نشده است.

ب: در ادعاي محي‌الدين

باطل اول

هر شيئي مظهر خداست و خدا متظاهر بالذات است.

باطل دوم

پرستش شيئي يا اشياء، به عنوان شيئيت خودشان، نهي شده، و به عنوان مظهر بودن‌شان نهي نشده است.

10- محي‌الدين بالاتر مي‌رود، او ابتدا سخن را مي‌رساند به «تقريب» و به نتيجه ديگر مي‌رسد.

مي‌گويد عبادت بت به عنوان «مقرِّب» عيب دارد.

يعني حتي عبادت بت به عنوان سنگ و چوب نيز اشكال ندارد.

زيرا مگر سنگيت سنگ و چوبيت چوب، مظهر خدا نيست.

پس اشكال اين نيست كه بت را نبايد خدا ناميد.

اشكال اين است كه در اين صورت دو گانگي پيش مي‌آيد بت مي‌شود «خداي مقرِّب» و خدا مي‌شود «خداي مقرّب اليه».

/ 611