والمتكلم واحد: وهو عين السامع: و گوينده واحد است و او عين شنونده است.توضيح: در اين مكالمه ميان «ظاهر» و «باطن» كه يكي ميگويد و ديگري نقض ميكند و بالعكس.هم گوينده و هم شنونده هر دو يك وجود واحد هستند، يعني «كثرت در عين وحدت» در عبارت زير اين وحدت را توضيح ميدهد.ـ كما يقول النّبي (صلّى الله عليه وآله وسلّم): «و ما حدّثت به انفسها» فهي المحدِّثة السامعة حديثها، العالمة بما حدّثت به انفسها، و العين واحدة، و ان اختلف الاحكام.ولا سبيل الي جهل مثل هذا، فانّه يعلمه كل انسان من نفسه و هو صورة الحق: چنان كه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) ميفرمايد: «آنچه نفسشان به آنان حديث كند» پس نفس هم گوينده است و هم شنوندة گفتار خود، آگاه است به آن چه نفس خودش بر او حديث ميكند در حالي كه «عين» واحد است گر چه احكام (گزارهها و قضايا در اين مورد) مختلف است، و امكان ندارد مثل اين مطلب بر كسي مجهول باشد؛ و انسان صورت خداست.
توضيح و تامل
1- ميگويد: انسان با نفس خودش حرف ميزند، گاهي خودش نظر و تصميم خودش را نقض ميكند، مثلاً در يك مسئله ميگويد «آري»، فوراً ميگويد «نه».حتي گاهي خودش با خودش درگير ميشود؛ پس او در عين اين كه يك وجود واحد است، دو تا هم هست؛ و انسان صورت خدا است.از اين موضوع پي ميبريم كه درگيري يا تنافي ميان «ظاهر» و «باطن» در مورد خدا نيز درست است و اشكالي متوجه اين «كثرت در عين وحدت» نميشود.2- در اين مسئله به سه دليل تمسك ميكند: يكي اين كه هر كسي اين دوگانگي را در نفس خودش ميبيند.ديگري حديث نبوى (صلّى الله عليه وآله وسلّم) كه فرموده است: «انّ الله تجاوز عن امّتي ما حدثت به انفسها، ما لم تتكلّم او تعمل»: خدا بر امت من بخشيده است آن چه را كه نفسشان برايشان حديث ميكند، مادام كه آن را به زبان نياورند و يا به آن عمل نكنند.پيام اين حديث به انسانشناسي و نيز روانشناسي، ناظر است گاهي نفس افكار و تصورات بد، نكوهيده و حتي پليد، در خود ايجاد ميكند.اين گونه «حديث نفس» در سالمترين انسانها نيز رخ ميدهد.رسول اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم ميفرمايد خداوند اين قبيل حديث نفس، را بر امت من بخشيده است مادام كه به زبان نياورند يا به آن عمل نكنند.سوم اين كه چون انسان صورت خدا است پس خدا هم مانند انسان ميتواند در عين واحد بودن، داراي دوگانگي هم باشد.