و اينك تشبيه در نظر محي‌الدين - محی الدین در آینه فصوص جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محی الدین در آینه فصوص - جلد 1

مرتضی رضوی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باز ايشان توجه ندارند كه آن چه نه بتوان به آن متناهي گفت و نه بتوان به آن نامتناهي گفت، فقط مصداق «عدم» است.

همان طور چيزي كه نه حادث باشد و نه ازلي، مصداق «عدم» است.

هر وجود و موجود يا متناهي است و يا نامتناهي‌.

و فرق خدا و خلق، همين است.

و تأسف اين كه: با اين كه محتواي يكصد و دوازده صفحه‏اي كتابش همگي بحث فلسفي است و گوشه‏هاي مفيدي از فلسفه و عرفان اهل بيت‏ (عليهم السلام) را توضيح مي‌دهد، در عين حال چيزي به نام فلسفه يا عرفان را به طور مطلق رد مي‌كند.

ظاهراً اطلاق سخن‏شان نشان مي‌دهد كه ايشان فلسفه را منحصر به ارسطوئيات و عرفان را منحصر به عرفان اصطلاحي (تصوف) مي‌دانند و اين، جاي بس تأسف است.

و يكي از مشكلات برخي از طرفداران حقيقي مكتب اهل بيت‏ (عليهم السلام) همين نكته است كه ارسطوئيان را جسور مي‌كند تا بگويند كار ما «معقول» و كار شما «منقول» است و عقل را در انحصار خودشان بدانند، صوفيان نيز جسور شده بگويند كار شما «شريعت» و كار ما «طريقت» است.

واقعيت و حقيقت اين است كه قرآن و پيامبر و اهل بيت‏ (عليهم السلام) هم فلسفه دارند و هم طريقت.

و هر كس پيرو فلسفه و طريقت ديگر باشد، او راه ديگر رفته است و كاملاً منحرف است.

و اينك تشبيه در نظر محي‌الدين

ـ وكذلك من شبّهه و مانزّهه فقد قيّده و حدّده و ما عرفه: و همچنين است كسي كه خدا را (به مخلوقات) تشبيه كند.

زيرا او (نيز) خدا را مقيّد و محدود كرده و او را نشناخته است.

تأمل

/ 611