ثنويت و بحث ادبي ـ باز نگاهي به خواجه نصير - محی الدین در آینه فصوص جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محی الدین در آینه فصوص - جلد 1

مرتضی رضوی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اگر صوفيان قديم براي نشئه شدن به خيالات واهي مي‌پرداختند و از اين راه نشاط به دست مي‌آوردند، شايد نيازمند آن بودند.

اما امروز ديگر نياز نيست كه براي به دست آوردن نشاط تخديري‌، حضرات به تصوف، اين تحريف دين بپردازند.

زيرا مواد مخدر هست.

ثنويت و بحث ادبي ـ باز نگاهي به خواجه نصير

چون در جريان بحث فاصله افتاد، يادآوري مي‌شود كه بحث محي‌الدين در جمع ميان تنزيه و تشبيه، بود و آيه 11 سوره شوري‌ را براي اين باور خود دليل آورد و گفت:

قال تعالي «ليس كمثله شئ» فنزّه «وهو السّميع البصير» فشبّه: خدا فرمود: «ليس كمثله شيء» پس با اين جمله خودش را تنزيه كرد.

و فرمود: «وهو السّميع البصير» پس خودش را تشبيه كرد.

نظر به اين كه هر دو جمله آيه دو معناي محتمل، دارند از نو تكرار مي‌كند.

منظورش اين است كه آيه در هر دو احتمال ميان تنزيه و تشبيه را جمع كرده است لذا دوباره مي‌گويد:

ـ و قال تعالي‌: «ليس كمثله شيء» فشبّه و ثنّي‌(3)‏ و «هو السّميع البصير» فنزّه: و خدا فرمود: «ليس كمثله شيء» پس تشبيه كرد و «دو تا» كرد.(4)

و فرمود «وهو السّميع البصير» با اين جمله تنزيه و «يكي‌» كرد.

توضيح

اينك شرح آن احتمال‏ها: اهل ادب و مفسرين گفته‏اند: «حرف كـ ـ كاف تشبيه ـ گاهي در كلام، زائد مي‌آيد و گاهي اصيل و معني دار».

و محي‌الدين مي‌گويد: اگر كاف را زايد حساب كنيد در اين صورت جمله «ليس كمثله شئ» خدا را تنزيه مي‌كند.

يعني هيچ چيز مثل خدا نيست.

و اگر كاف را اصيل و داراي معني حساب كنيد در آن صورت به معني «نيست مانند مثل خدا چيزي‌» يعني خدا مثل دارد و آن مثلش، مثل ندارد.

در اين معني‌، جمله در مقام تشبيه است و حكم مي‌كند كه دو خداي هم مثل، وجود ندارد.

/ 611