بخش دوم:فصّ نوحي‏ - محی الدین در آینه فصوص جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محی الدین در آینه فصوص - جلد 1

مرتضی رضوی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بخش دوم:فصّ نوحي‏

در آمد

ابن عربي فصّ نوحي را به عنوان فصل سوم از كتابش، براي اين باز كرده است كه مسئله «تنزيه و تشبيه خدا» را از ديدگاه خودش باز كند.

و به نظر او اين مسئله سه صورت دارد:

1- تنزيه بدون تشبيه ـ مي‌گويد: هر كسي كه خدا را فقط تنزيه كند و او را به مخلوقات به هيچ وجه تشبيه نكند، جاهل است.

2- تنزيه خدا از يك جهت و تشبيه او از جهت ديگر ـ مي‌گويد: اين نيز برخلاف ماهيت دعوت پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) است.

3- جمع بين التشبيه و التنزيه ـ مي‌گويد: اين عين دعوت و دين و آئين پيامبر است.

سپس در جائي كه مي‏رسد به «ماهيت دعوت حضرت نوح» مي‏گويد: او «دعوت فرقاني مي‌كرد» و توضيح مي‏دهد كه از جهت باطن آن مردم، به تنزيه و از جهت ظاهرشان به تشبيه، دعوت مي‏كرد.

برخلاف پيامبر اسلام‏ صلّى الله عليه وآله وسلّم كه ميان تشبيه و تنزيه را جمع مي‏كرد.

مي‌گويد: «والامر قرآن».

و لفظ قرآن را به معني «جمع كننده»، «جامع»، مي‏گيرد.

مراد او از اين جمع، آميختن تشبيه و تنزيه به هم است به طوري كه يك «امر واحد» شوند.

درست مانند يك عمل شيميائي كه از تركيب دو عنصر، يك عنصر واحد ديگر، به وجود آيد.

او به حدي روي اين تركيب، تاكيد مي‏كند كه اگر كسي گاهي به تنزيه و گاهي به تركيب خدا بپردازد و يا از جهتي خدا را تنزيه مطلق كند و ديگر موضوع را رها كند، بي‌راهه رفته و از جاهلان است.

و شرح فارسي در همين نكته عجله كرده و با شوق و شعف اصل «امر بين الامرين» شيعه را مطرح كرده كه مثلاً شيخ اكبر اين قدر شيعه بوده كه اين اصل را پايگاه اين مسئله قرار داده است.

/ 611