ـ و كما انّ ظاهر صورة الانسان تثني بلسانها علي روحها و نفسها والمدبّر لها: و همان طور كه ظاهر صورت انسان با زبانش ثناگوي روح اوست و نفسش را، و اداره كنندهاش را ثنا ميگويد.ـ كذلك جعل الله صور العالم تسبّح بحمده «ولكن لا تفقهون تسبيحهم» لانّا لانحيط بما في العالم من الصّور: همان طور هم قرار داده خدا صورتهاي عالم را كه تسبيح ميكنند به حمد خدا «ولكن تسبيح آنها را نميفهميد» زيرا ما نميتوانيم به صورتهاي عالم احاطه داشته باشيم.توضيح: يعني همان طور كه انسان، روح خودش را ثنا ميگويد و تمجيد ميكند، همان طور هم، عالم خدا را ثنا گفته و تسبيح ميكند.سپس آيه را نيز دليل آورده است.
تامل
1- محيالدين معتقد است كه اهل تنزيه جاهل اند، خدا را بايد هم تنزيه كرد و هم تشبيه، بنابراين به نظر او همه اشياء و صور عالم راه غلط رفته و جاهل هستند زيرا خدا را تنها تنزيه ميكنند و تسبيح ميكنند همان طور كه خودش آيه را نيز آورده است.و در سرتاسر قرآن جملهاي يافت نميشود كه بگويد «يشبّه الله ما في السّموات والارض».آيا محيالدين آدم كم هوشي است كه بدين گونه بر ضد و بر نقض مباني خودش سخن ميگويد؟! نه، اين از كم هوشي نيست، بل خاصيت گزينش راه نادرست، همين است.به ويژه در مسائل الهيات كسي كه فلسفه و عرفان اهل بيت (عليهم السلام) و قرآن را ترك كند در هر قدمي دچار تناقض خواهد بود.2- محيالدين ميگويد: ما تسبيح اشياء (مانند جمادات) را نميفهميم.اما قيصري ميگويد: اين تسبيح را نميفهمد مگر كسي كه باطنش به نور ايمان منوّر شود و...پس او درك ميكند تسبيح موجودات را به وسيله آن نور.اكنون به نظر قيصري محيالدين باطنش را اصلاح نكرده تا نور ايمان داشته باشد؟ يا محيالدين به دروغ اين جهل را به خود بسته است؟