شايد قصد نمازگزار از آوردن متكلم مع الغير نعبد يكى از وجوه زير باشد:
الف. نمازگزار نيز در صف ساير موجوداتى قرار دارد كه خداوند را عبادت مىكنند؛ زيرا خداوند تبارك و تعالى پروردگار جهانيان است كه همه آنها پروردگار واحد خويش را مىپرستند.
ب. نمازگزار نيز در مجموعه نمازگزاران راكع و ساجد است، كسانى كه خدا به ما دستور داده با آنان باشيم، چنان كه فرمود: و اركعوا مع الراكعين. (110)
ج. نماز گزار، همراه قلب و ساير اعضا و جوارح درونى و بيرونى كه همه به پيشواى خويش، يعنى عقل قاهر اقتدا كرده و همگى خداوند متعال را عبادت مىكنند؛ زيرا انسان مؤمن به تنهايى، خود جماعتى است، چنان كه مجلسى اول قدس - سره - نيز به اين نظر رسيده است. (111)
به هر تقدير، سالك در طى راه عبادتى كه بنده مىتواند به وسيله آن به مولى برسد و معقول او مشهود گردد، نيازمند به كمك است و چون ربوبيت منحصر به خداوند متعالى است، كسى جز خدا نمى تواند كمك كار او باشد؛ از اين رو در مناجات مىگويد: اياك نستعين؛فقط از تو كمك مىجوييم. با تقديم كلمه اى كه مقدم شدن آن افاده حصر مىكند.
چون خداوند سبحان كسى را كه از او يارى بطلبد كمك مىكند به نمازگزار نيز بنابر استدعاى او كمك مىرساند و به راه راست كسانى هدايتشان مىكند كه خدا ايشان را گرامى داشته است؛يعنى با پيامبران، راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمى هستند. (112) پس اين گروه همان كسانى هستند كه در راه راست قرار گرفته - و نعمت به آنان ارزانى شده است - همان كسانى كه خداى سبحان را عبادت مىكنند و با او به مناجات مىپردازند. نماز گزار خود را با آنان مىبيند و ايشان كسانى هستند كه عمل شايسته را با كار زشت درنياميختند (113)، بلكه ايشان كسانى هستند كه از خون افراط و كثافت تفريط خلاص شده و از خشم و گمراهى رهيده و گفتند پروردگار ما الله است و در اين راه پايدارى از خود نشان دادند، در نتيجه فرشتگان نويد دهنده بر ايشان فرود مىآيند. (114)