ترجمه الغدیر

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

جلد 19 -صفحه : 162/ 108
نمايش فراداده

آياتي که در مناقب خلفا نازل کرده اند

39- قرطبى درتفسيرش مى نويسد: " ابى بن كعب مى گويد: سوره والعصر را براى پيامبر "ص" خواندم و پرسيدم: اى پيامبر خدا تفسيرش چيست؟ فرمود: " والعصر" سوگندى است از خدا. پروردگارتان به پايان روز سوگند مى خورد كه آدمى در زيانكارى است. يعنى ابو جهل. " جز كسانى كه ايمان آوردند " ابو بكر است. " و كارهاى پسنديده كردند " عمر است. " و يكديگر را به حق سفارش نمودند " عثمان است. " و يكديگر را به صبر و پايدارى سفارش كردند " على است. رضى الله عنهم اجمعين. و ابن عباس در نطقى بر فراز منبر همين طور تفسير كرده است. "

اين را محب طبرى در " رياض النضره " و شربينى در تفسيرش نوشته است.

آيا روا است كه با چنين روايت مسخره بى سندى به خدا وپيامبرش دروغ ببندند و فرمايش الهى را تحريف معنوى كنند و دگر گونه نمايند؟ آيا شايسته است كه مفسرى ياحديثشناسى صفحه كتابش را به چنين چيزى ببالايد؟ ايا مگر در چنين موردى بايد سند روايت را بخواهيم و بگوئيم " مرسل " و نا منتهى است؟ و مگر دلالت متن روايت به تنهائى براى سستى و نادرستى آن كفايت نمى نمايد واز بررسى رجال سند- اگر سندى داشته باشد كه ندارد- بى نياز نمى سازد؟ آيا در صفحه تاريخ زندگى و سيرت مسلم اين عده و آنچه تاريخ راست و حقيقت نما از آنها حكايت كرده كارها و شواهدى بر صحت اين روايت ديده مى شود؟ آرى، ما يقين داريم كه هر محقق و پژوهنده اى در لابلاى مجلدات كتابمان شواهد بسيار مى يابد بر ماهيت و حقيقت آن عده. آيا هيچ خردمندى باورمى دارد كه ابن عباس- علامه امت- اين روايت دروغين و بهتان آميزرا نقل كرده و در نطقى برخوانده باشدو ساحت مقدس رسول اكرم "ص" را بدان آلوده باشد؟

وانگهى از طريق ابن مردويه، از قول ابن عباس درباره فرمايش الهى " جز كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى پسنديده كردند " آمده است كه مقصود على و سلمان است. و سخن ديگرى كه ابن عباس درباره آيه " آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد گشتندپنداشته اند كه آنها را با كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى پسنديده كردندبرابر مى گردانيم " گفته مويد آن است، اين سخن كه آن آيه در جنگ " بدر " در حق على نازل گشته است و " كسانى كه مرتكب كارهاى بدگشتند " عبارتند از عتبه و شيبه و وليد، " و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى پسنديده كردند " على عليه السلام است. در جلد دوم " غدير " ديديم ابن عباس مى گويد: " چون آيه " كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى پسنديده كردند ايشان بهترين خلقند " فرود آمد پيامبر "ص" به على فرمود: " آن تو و شيعه ات هستيد. " بنابر اين، روايت ابى بن كعب در برابر اين گونه احاديثى كه عقل و منطق و بصيرت مويد آن است ساخته شده است.

چون دروغ بودن اين روايت خيلى واضح و رسوا بوده از مفسران جز قرطبى و شربينى هيچكس نقلش نكرده با اين كه در اختيار و دربرابرشان قرار داشته است. شايد ابن حجر در كتاب " فتح البارى " به بطلان و نادرستى اين روايت اشاره ميزند آنجا كه مى گويد: " تذكار ! در تفسير اين سوره هيچ حديث صحيحى از زبان پيامبر "ص" نيافتم "

همچنين از سياق سوره فهميده مى شود عباراتى كه پس از" كسانى كه ايمان آوردند ... " آمده اوصاف همان اشخاص است نه اين كه اشاره به كساتن ديگرى باشد و غير از آنان كه در جمله نخست به وصف در آمده اند.

40- واحدى در " اسباب النزول " روايتى ثبت كرده است از عبد الرحمن بن حمدان عدل از احمد بن جعفر بن مالك از عبد الله بن احمد بن حنبل از محمد بن سليمان بن خالد فحام از على بن هاشم از كثير النواء. مى گويد: به ابو جعفر گفتم: فلان شخص از قول على بن حسين- رضى الله عنهما- برايم گفت كه اين آيه درباره ابو بكر و عمر و على- رضى الله عنهم- نازل شده است كه " هر بندى كه بر دل هاشان بود بزدوديم، برادرانى هستند نشسته بر كرسى هاى روبرو "، فرمود:بخدا آن آيه درباره ايشان نازل گشته، و درباره ايشان آن آيه نازل گشته است. پرسيدم: چه بندى بوده است آن؟ فرمود: بند جاهليت، زيرا ميان قبيله تيم و قبيله عدى و قبيله بنى هاشم در جاهليت دشمنى بود، اما وقتى اين جماعات مسلمان گشتند و دين را موافق شدند چنان شدند كه چون كمر ابوبكر دردمند گشت، على- رضى الله عنه- دست خويش داغ كرده براى مداوا بر كمر ابو بكر مى چسپاند، پس اين آيه فرود آمد.