ترجمه الغدیر

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

جلد 22 -صفحه : 227/ 164
نمايش فراداده
- غديرى كه ياد آن براى من بسى زيبا و خوش است، چرا كه شوق و عشق كسى را در دل زنده مى كند، كه هر تشنه اى را سيراب مى كند. - غديرى كه پيامبر برگزيده خداوند صلى الله عليه و اله در آن، لباس ولايت را بر- اندام على عليه السلام پوشانيد. - در ميان همه مردم، پيامبر بپا خاست، و در ضمن خطابه اى على عليه السلام را وصى خود ناميد. - فرمود كه در ميان شما حديثى را بيادگار مى نهم، كه گروهى آنرا پشت سر نهاده و فراموش مى كنند. - از اهل سقيفه، جوانمردى ديده نمى شود كه از كشتن فرزندان او مبرا باشد. - آنان سبب ريختن خون زيد و يحيى و آنكسى هستند كه مشتاقانه قدم به ميدان گذاشت. - هر گاه اين شمشيرستم، از جانب آنها كشيده نمى شد، ديگر گنهكارى نمى ماند. - گنهكارى كه اميد ميرود پدر امام حسن و حسين عليهم السلام در حوض كوثر او را سيراب بكند، ولى انان همه از اين اميد محرومند. - در آن هنگام كه در روز محشر بيايى شفيع واقعى، او خواهد بود.

شخصيت شاعر

سيد بزرگوار، شمس الادب، احمد پسر احمد بن محمد حسنى انسى، يكى از بزرگان يمن، و از ادبا و فضلاى آن سرزمين است. احوال او، آنچنان كه بودادامه نيافت تا زمانى كه امام المهدى لدين الله بر او خشم گرفت و دستور داد كه او را به " زيلغ " ببرند زيلع " جزيره اى در مرز حبشه است" وى در آنجا زندانى بود، تا در سال 1119 همانجا درگذشت.