براى برزگداشت اين مزار مقدس، پاى مژگان را بعوض پاهاى خود، در اين درگاه بكار گير. - آن ضريحى مقدسى را كه ماه را در برگرفته، كوههاى حلم و درياهاى جود را در خود دارد. - وجه خدا را آنجا مى بينى، و شمشير خدا در آن قرار دارد. - چرا كه امير همه مومنان- كه هر چه اراده كند در اختيار دارد- در اينجا آرميده است. - هر كس با معرفت و شناخت كامل زيارت كند، چنانست كه خدا را در عرش زيارت كرده است. - تو گويى كه در عرش خدا، نورى است كه آدم و حوا نيز از آن بر- نگرفته اند. - هر گاه همه مردم برمهر على عليه السلام اجماع مى كردند، ديگر آتشى خدا نمى آفريد. - همه فضلها در خلق و رفتار او متجلى است، و از وجود او سر چشمه مى گيرد.
"اين قصيده، 71 بيت است".
قصيده اى ديگر در مدح امير مومنان عليه السلام دارد، كه ابياتى از آن نقل مى شود: - اى پيشوايى كه بر دگر مخلوقات، در اخلاق نيكو و در خلقت برترى دارى. - تو همه دانشها را به چنگ آوردى، تا آنجا كه همه انواع آن، از تو ريشه مى گيرد. - گفتار تو چنانست كه غالى"غلو كننده در محبت" تو، خود را در اينكه خدا بنامد، معذور ديده است. - تو هم پيمان هدايتى، و به فرود آوردن دشمن در جنگ وفادارى، خير تو بر همگان گوارا است، و همه آنرا مى پذيرند. - تو از اوان كودكى- آنگاه كه همه مشرك بودند- با پيامبر برگزيده خدا صلى الله عليه و اله، خدا را عبادت كرده اى.