ترجمه الغدیر

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

جلد 22 -صفحه : 227/ 209
نمايش فراداده

- او باميد دريافت قبسى پيش رفت تا بنزديكى آن آتش رفت. و از كنار غربى ساحل ندايى شنيد كه منم پروردگار آفريننده بزرگ وبى همتا.

- راز اين آتش موسى همانا حيدر است اين دانشور بليغ با كفايت.

- هر گاه جنگ پيش روى او رخ مى داد بر مى خاست و هرگز پشت نمى كرد.

- چه پهلوانانى كه با تيغ او تكه تكه شده و چه گرگهايى كه بنيروى بازوانش قطعه قطعه گرديدند.

- او پسر عموى مصطفى و كسى است كه از درختستان او بهترين نهالها سر كشيده. - گنجينه علم الهى و آفتاب هدايت و وجودى است كه فروغ رخشانش كاستى پذير نيست.

- او مهبط وحى است كه كسى به فضل او نمى رسد و به كنه ذاتش خرد و هم پى نمى برد.

- او دنيا را طلاق داد و هرگز بدان خشنود نشد و آنرا پسند نكرد و خوراك و پوشاك بر خود نگزيد.

- شبها را باعبادت و تقديس خدا بروز مى آورد و محراب و مجلس بوجودش مباهات مى كردند.

- درياى بيكران بخشش و كرم و فرمانرواى سر شناس ولايت بزرگيها و مكارم بود.

- آنگاه كه بر فراز منبرمى رفت زبان مردم از ملاحظه بلاغتش لال و الكن مى گرديد.

- از الفاظ وكلمات چنان حكمتى نمايان مى ساخت كه دانشوران نوانا و زبر دست را در حيرت مى افكند.