ولایت فقیه

سید روح اللّه موسوی خمینی‏

نسخه متنی -صفحه : 140/ 67
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 77

در هر حال، از روايت مى‏فهميم كه «فقها» اوصياى دست دوم رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم) هستند، و امورى كه از طرف رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به ائمه (عليهم السلام) واگذار شده، براى آنان نيز ثابت است، و بايد تمام كارهاى رسول خدا را انجام دهند چنانكه حضرت امير (عليه السلام) انجام داد.

[روايت پنجم‏]

روايت ديگر كه از ادله يا مؤيدات مطلب است و از حيث سند و دلالت از روايت اول بهتر مى‏باشد، از طريق كلينى نقل شده. و از اين طريق ضعيف است. لكن صدوق روايت را از طريق سليمان بن خالد آورده كه صحيح و معتبر مى‏باشد. روايت چنين است:

و عن عدة من اصحابنا، عَنْ سهْلِ بْن زياد، عن محمد ابن عيسى عن أبي عبد اللَّه المؤمن، عن ابن مُسْكانَ، عن سليمانَ ابْنِ خالد، عن ابى عبد اللَّه (عليه السلام) قال: اتَّقُوا الْحُكُومَةَ، فَإنَّ الْحُكُومَةَ إنَّما هِىَ للإمْامِ الْعالِمِ بِالْقَضاءِ العادِلِ فِي الْمُسْلِمينَ، لِنبيّ (كَنَبِيّ)، أوْ وَصِيِ نَبِيٍّ. امام مى‏فرمايد: از حكم كردن (دادرسى) بپرهيزيد، زيرا حكومت (دادرسى) فقط براى امامى است كه عالم به قضاوت (و آيين دادرسى و قوانين) و عادل در ميان مسلمانان باشد، براى پيغمبر است يا وصى پيغمبر.

ملاحظه مى‏كنيد كسى كه مى‏خواهد حكومت (دادرسى) كند، (اولًا) بايد امام باشد. در اينجا معناى لغوى «امام» كه عبارت از رئيس و پيشوا باشد مقصود است، نه معناى اصطلاحى. به همين جهت، نبى را هم امام دانسته است. اگر معناى اصطلاحى «امام» مراد بود، قيد «عالم» و «عادل» زايد مى‏نمود.

(دوم)، اين كه عالِم به قضا باشد. اگر امام بود لكن علم به قضا نداشت يعنى قوانين و