اخلاق در قرآن کریم

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 265/ 108
نمايش فراداده

تفسير و جمع بندى

پيامبران خدا ترسو نيستند

در نخستين آيات مورد بحث شجاعت بى نظير قهرمان توحيد ابراهيم(ع) در برابر بت پرستان لجوج و متعصب و خشن به خوبى منعكس شده است و نشان مى دهد كه اين پيغمبر بزرگ الهى، چگونه در مبارزه با بت پرستى در عين تنهايى و نداشتن يار و ياور، و در برابر انبوه دشمان خشمگين و خطرناك كه حكومت وقت آنها را پشتيبانى مى كرد كمترين سستى به خود راه نداد. آيات فوق مى گويد: «ما وسيله رشد ابراهيم(ع) را از قبل به او داديم و از(شايستگى) او آگاه بوديم »، (و لقد آتينا ابراهيم رشده من قبل و كنا به عالمين) (1)

در واقع خداوند استعدادهاى شايان توجهى را به ابراهيم(ع) داده بود، ولى بى شك ابراهيم(ع) كه در بهره گيرى از اين استعدادها آزاد بود از آن بهترين بهره گيرى را كرد، و به مبارزه با عامل اصلى بدبختى انسانها يعنى بت پرستى برخاست و چنانكه در ادامه اين آيات آمده است با قوت و قدرت و صراحت، نخست از عمويش آزر شروع كرد، و گفت: «اين مجسمه هاى بى روحى را كه پرستش مى كنيد چيست؟!» و هنگامى كه «آزر» به او جواب داد: «اين رسم و سنت نياكان ماست گفت: به يقين هم شما و هم پدران و نياكانتان در گمراهى آشكارى بوديد»! «آزر» هنوز باور نمى كرد كه ابراهيم با اين صراحت به طور جدى به مبارزه با بتها كه آن همه خواهان داشت برخيزد، پرسيد: آيا شوخى مى كنى؟! و ابراهيم(ع) در جواب گفت: اين يك مطلب كاملا جدى است، پروردگار شما همان آفريننده زمين و آسمان است... سپس افزود: «به خدا سوگند من نقشه اى براى نابودى اين بتها در غياب شما مى كشم!»، (و تالله لاكيدن اصنامكم بعد ان تولوا مدبرين) (2) و سرانجام به گفته خود عمل كرد و با استفاده از يك فرصت مناسب همه آنها را جز بت بزرگ آنها قطعه قطعه كرد شايد به هنگامى كه به سوى آن باز مى گردند از آن عبرت گيرند، ( فجعلهم جذاذا الا كبيرا لهم لعلهم اليه يرجعون) (3)

در اينكه مرجع ضمير «اليه » در بخش اخير آيه چيست؟ مفسران احتمالات زيادى داده اند: بعضى گفته اند ضمير به «كبيرهم » برمى گردد، يعنى به سوى بت بزرگ برگردند و از او سؤال كنند چه حادثه اى سبب شسكستن ساير بتها شده و چه عاملى سبب نجات او گرديده است و طبيعى است بت از پاسخ به آن عاجز است و از اينجا بى اعتبارى بتها را دريافت. احتمال ديگر اينكه ضمير به «ابراهيم » بازمى گردد، يعنى بت پرستان به سراغ ابراهيم(ع) آيند، و از او در باره انگيزه بت شكنيش سؤال كنند و او حقايق را براى آنان بازگو كند(البته در اين صورت جمله الا كبيرا لهم تاثيرى در مفهوم آيه نداردبخلاف تفسير قبل). احتمال سوم اينكه ضمير به «خداوند متعال » برمى گردد، يعنى مشاهده ضعف و زبونى بتها در مقابل يك انسان سبب شود كه آيين بت پرستى را رها كنند و به سوى خدا بازگردند(اين تفسير نيز اشكال سابق را دارد).

و از همه مناسب تر همان تفسير اول است. به هر حال آيه نشان مى دهد كه يكى از فضايل بزرگ پيامبران اولواالعزم شجاعت بى نظير آنها بوده است، آنها از غير خدا نمى ترسيدند، و در راه خدا كمترين سستى به خود راه نمى دادند و از جبن و ترس كه يك رذيله بزرگ اخلاقى است پاك و مبرا بودند و به همين دليل يك تنه در برابر انبوه دشمنان مى ايستادند و پيروز مى شدند. بى شك اگر رذيله اخلاقى ترس و جبن بر آنها مسلط مى شد هرگز نه قادر به انجام سالت خويش بودند، و نه بر دشمنان پيروز مى شدند.