اخلاق در قرآن کریم

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 265/ 212
نمايش فراداده

تفسير و جمع بندى

چهره سخاوتمندان در قرآن

در نخستين آيه مورد بحث،سخن از گروهى سخاوتمندان انصار مدينه است كه باآغوش باز از مهاجرانى كه خانه و كسب و كارى نداشتند،استقبال كردند و آنها را برخودشان مقدم داشتند و حتى گفتند:«ما اموال و خانه هايمان را با آنها تقسيم مى كنيم وچشم داشتى به غنائم جنگى نيز نداريم.» قرآن درباره آنها در آيه فوق مى گويد:«آنها كسانى را كه به سويشان هجرت مى كنند،دوست دارند و در درون دل نيازى نسبت به آنچه به مهاجران داده شده،احساس نمى كنند وآنها را بر خود مقدم مى دارند،هر چند شديدا فقير باشند، ...يحبون من هاجر اليهم ولا يجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا و يؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصة... » (1) به گفته بعضى از مفسران معروف:«در تاريخ بشريت،چنين استقبالى سابقه نداشته است كه گروهى غريب در شهرى وارد شوند و مؤمنان آن شهر چنان استقبالى از آنان كنند كه حتى آنها را بر خويش مقدم شمرند و حاضر باشند تمام زندگى خود را با آنان تقسيم نمايند، حتى در بعضى از روايات وارد شده است كه عدد مهاجران نسبت به داوطلبان پذيرايى از آنهاكم بود به همين دليل،گاه در ميان دو و يا چند نفر،بر سر افتخار ميزبانى مهاجران،اختلاف پيدا مى شد كه براى حل آن به قرعه متوسل شدند.» (2) به هر حال،خداوند اين محبت و بلند نظرى و ايثار و سخاوت را كه از ويژگيهاى انصار بود، مى ستايد.

در دومين آيه مورد بحث،سخن از بزرگوارانى است كه غذاى خود را در حالى كه شديدا به آن نياز داشتند به مسكين و يتيم و اسير دادند،بدون اين كه هيچ انتظار پاداش وتشكرى داشته باشند، «و يطعمون الطعام على حبه مسكينا و يتيما و اسيراانمانطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاء و لا شكورا » (3) روايات فروانى از طرق شيعه و سنى،حكايت از اين دارد كه آيات 8 و 9 سوره «دهر»در فضيلت اهلبيت عليهم السلام نازل شده است.«مرحوم علامه امينى »در«الغدير»34 نفراز علماء معروف اهل سنت را نام مى برد كه اين حديث را در كتابهاى خود آورده اند(با ذكر نام كتاب و صفحه آن) (4) بنابراين حديث مزبور در ميان اهل سنت مشهور،بلكه متواتر است و علماى شيعه اتفاق نظر دارند كه همه سوره «دهر»يا بخش قابل ملاحظه اى از آيات آن،درباره اهلبيت پيامبر صلى الله عليه و اله(على،فاطمه زهرا،حسن و حسين عليهم السلام)نازل شده است. دقت در آيات سوره «دهر»نشان مى دهد كه خداوند چگونه از اين سخاوتمندان ايثارگر مدح و ستايش كرده و عمل آنها را ستوده و بالاترين پاداش را براى آنها قرارداده است.در يك جا از آنها به عنوان «ابرار»و در جاى ديگر از آنها به عنوان «عباد الله »(بندگان خاص خدا)ياد كرده است.

در سومين آيه،تشويق بى نظيرى نسبت به انفاق كنندگان سخاوتمند ديده مى شود.با تعابيرى كه در آيات انفاق بى نظير است،مى فرمايد:«كسانى كه اموال خود را در راه خداانفاق مى كنند،همانند بذرى است كه هفت خوشه بروياند و در هر خوشه نيز يكصد دانه باشدو خداوند آن را براى هر كسى بخواهد(و شايسته بداند)دو يا چند برابر مى كند و خداوند توانا وداناست، مثل الذين ينفقون اموالهم فى سبيل الله كمثل حبة انبتت سبع سنابل فى كل سنبلة ماة حبة و الله يضاعف لمن يشاء و الله واسع عليم » (5) اگر آيه را بر خلاف ظاهر آن تفسير كنيم و حذف و تقدير نيز قايل نشويم،آيه دلالت بر اين دارد كه رشد و نمو بى نظير در روح و جان انفاق كنندگان نيكوكار صورت مى گيرد.اموال آنها بر اثر انفاق چندين برابر شده و خودشان نيز در پرتو سخاوت،مدارج كمال را به سرعت مى پيمايند و حتى گامهاى كوچك در اين راه آثار عظيم دارد. به اين ترتيب انفاق علاوه بر اينكه مايه رشد بشرى است،مايه رشد و تكامل اخلاقى و معنوى خود انسان نيز هست. در روايت آمده است كه امام سجاد عليه السلام،هر گاه كه چيزى به سائلى مى بخشيد، دست سائل را نيز مى بوسيد،عده اى علت اين كار را از حضرت جويا شدند.حضرت عليه السلام درجواب فرمودند:«لانها تقع فى يد الله قبل يد العبد،اين به خاطر آن است كه(اين بخشش) پيش از آن كه به دست بنده قرار گيرد،به دست خدا مى رسد.» (6)