أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ، فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ. وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ: 49 «1».
پس گفتند كه: ديگر چه دارى؟ گفت: هر چه خورديد و آنچه فردا را نهادهايد «2» همه بگويم. و آن نيز همه بگفت، چنان كه گفت عزّ و جلّ:
وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ: 49. «3»
گفتند اين همه دانستيم ديگر چه دارى؟ گفت: مرده را زنده كنم.
چنان كه گفت: وَ أُحْيِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ: 49. «4» گفتند كه اگر مرده را زنده گردانى آن گاه ما بتو بگرويم.
پس عيسى گفت كه نگاه كنيد تا كيست كه ديرگاهست تا مرده است «5». گفتند كه سام بن نوح، و گفتند كه اگر تو او را زنده گردانى پس ما بتو بگرويم. عيسى گفت كه اين بر خداوند من آسانست. گفت كه مرا بسر گور سام برى «6». و او را بر گور سام بردند، و جمله خلق بيت المقدس خرد و بزرگ با او برفتند تا بسر گور سام.
و چون بسر گور رسيدند، عيسى از دور بيستاد، و دو ركعت نماز كرد، و خداوند خويش را بخواند، و دعا كرد كه: بار خداوندا بحقّ تو بر تو كه مرا نوميد نگردانى، و اين سام را زنده گردانى. و حق تعالى دعاى او اجابت كرد. و عيسى از دور آواز داد، و گفت كه يا سام بن نوح قم باذن اللَّه.
برخيز بفرمان خداوند عزّ و جلّ. در حال آن گور شكافته شد، و سام سر از گور بر كرد. و عيسى او را پرسيد كه تو كيستى؟ سام جواب داد كه من سام بن نوحام. و گفت كه من كيستم؟ گفت كه تو عيسى بن مريمى، پيغامبر خداى عزّ و جلّ.
(1، 3، 4) آل عمران 49 (2) هر چه شما خوردهايد و آنچه فردا را باز نهادهايد. (خ)- هر چه شما خورديد و آنچه فردا را نهادهايد. (صو) (5) گفت كرا خواهيد تا زنده كنم؟ (خ) (6) بريد. (صو)