قصه عيسى ابن مريم (عليه السلام)‏ - ترجمه تفسیر طبری جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر طبری - جلد 2

به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توى بر همه چيزى گواه‏

118- اگر عذاب كنى ايشان را كه ايشانند بندگان تو، و اگر بيامرزى ايشان را كه توى تو بى‏همتا با حكمت‏

119- گفت خداى: اينست آن روز كه سود دارد راست گويان را راست گفتن ايشان، ايشانراست بهشتها كه مى‏رود از زير آن جويها جاودانه باشند اندر انجا هميشه، و خشنود بود خداى از ايشان و خشنود [باشند] «1» از او. آنست رستگارى بزرگ‏

120- خداى راست پادشاهى آسمانها و زمين و آنچه ميان آنست، و اوست بر همه چيزى توانا

قصه عيسى ابن مريم (عليه السلام)‏

و اين قصّه چنان بود كه عيسى ابن مريم بدان وقت كه باز بيت المقدس آمد، خداى عزّ و جلّ او را فرموده بود كه خلق را بخداى خوان، و حجّتهاى خويش پيدا كن. و او بيامد و خلق را بخداى مى‏خواند. و مردمان او را گفتند چه حجّت دارى؟ گفت حجّت من آنست كه من از گل مرغى بسازم «2» و بدو اندر دمم، و آن مرغ زنده گردد، و اندر هوا بپرد بفرمان خداى عزّ و جلّ. گفتند كه: بكن. و عيسى پاره‏اى «3» گل برداشت و از آن مرغى بكرد، و بدو اندر دميد، و بفرمان خداى عزّ و جلّ زنده گشت و اندر هوا بپريد. و آن مرغ اين خفّاش است كه در شب «4» پرد. و اين آنست كه خداى عزّ و جلّ گفت:

(1) (خ).

(2) مرغى كنم. (خ. صو)

(3) لختى. (صو. خ)

(4) كه بشب. (صو. خ)

/ 252