قصه ابراهيم (عليه السلام) با پدرش آزر و نمرود
و اين نمرود و كنعان هر دو بزمينى «1» بودند آنجا كه امروز مصر است، و آن ملكان كه بنشستند ستمكار بودند و لكن اين نمرود از همه ستم كارتر بود، و بتپرست بود، و بتان را بياراستى، و پيرايهها و گوهرها بريشان كردى. و آزر پدر ابرهيم وزير او بود و او را سخت نيكو داشتى. و اين آزر بت تراش بود و خزينه ملك نمرود بدست او بود.و نام او «2» ببهلوى تارخ بود، ابن ناحور بن ساروغ بن ارغوا بن فالغ بن عابر بن شالخ بن قينان بن ارفخشد بن سام بن نوح (عليه السلام). و گروهى گويند نمرود ملكت همه جهان داشت، و لكن اين خبر درست نيست كه نمرود ملك اقليم بابل بود.و چنين گويند كه هرگز ملكت اين جهان يك سر كس را نبود مگر چهار تن را، دو كافر بودند و دو مسلمان. و آن دو كه مسلمان بودند يكى سليمان بود و يكى ذو القرنين. و آن دو كه كافر بودند يكى نمرود بود و ديگرى بخت نصر.پس منجّمان و ستارهشناسا [ن] پيش نمرود آمدند و او را گفتند كه(1) بزمين بابل. (صو. خ)(2) يعنى نام ابرهيم، و اسامى كه بعدا ذكر شده نيز مطابق تاريخ طبرى است.