ادامه سوره نساء
بسم اللَّه الرّحمن الرّحيمترجمه
62- [چگونه باشد چون برسد ايشان را مصيبتى بدانچه پيش كرد دستهاشان، پس آمدند بتو، مى سوگند خورند بخداى كه: نخواستيم مگر] «1» نيكوى و همرايى «2»63- ايشانند آن كسها كه داند خداى آنچه اندر دلهاى ايشان است، روى بگردان ازيشان، و پند ده ايشان را، و بگوى ايشان را اندر تنهاى ايشان گفتارى رسيده «3»64- و نه فرستاديم «4» از پيغامبرى مگر تا فرمان دهد «5»- بفرمان خداى- [و] اگر ايشان كه ستم كردند بتنهاى ايشان آمدندى بتو، آمرزش خواستندى از خداى، و آمرزش خواست «6» ايشان را پيغامبر، يافتندى خداى را توبه دهنده و مهربان65- نه [به] خداى تو نه گروند «7» تا حكم كنى تو «8» اندر آنچه هست ميان ايشان، پس نه يابند اندر تنهاى ايشان تنگى از ان [چه] «9» بگزاردى، و بسپارند اسپاردنى «10»66- اگر ما بنويسيم «11» بريشان كه كارزار كنيد تنهاى شما [را] «12»(1) (خ)- در متن، اين قسمت از آيه كه در صفحه اول مجلد دوم نوشته شده بوده، و ظاهرا آن صفحه داراى تذهيب عالى بوده، نيست.(2) نكوكارى [و] سازگارى. (صو)(3) بسنده رسيده. (صو)- تمام. (خ)(4) متن: نفرستادند.(5) تا بفرمان آرد. (خ)- تا فرمان برندش. (صو)(6) خواستى. (صو. خ)(7) نه و بخداوند تو كه نگروند. (خ)(8) تا داور كنند ترا. (خ)- تا داور ندارند ترا. (صو)(9) (خ. صو)(10) گردن نهند گردن نهادنى. (خ)- گردن [نهند] حكم ترا گردن نهادنى. (صو)(11) و اگر ما بنبشتيمى يعنى واجب كرديمى. (صو)(12) كه بكشيد تنها شما را. (خ)