كند سوى خداى و پيغامبر او، پس اندر سد «1» بدو مرگ، كه افتاد «2» مزد او بر خداى، و هست خداى آمرزگار و بخشاينده
101- و چون برويد اندر زمين نيست بر شما تنگى [كه بكاهيد] «3» از نماز- اگر بترسيد كه فتنه كند «4» شما را آن كسها كه كافراناند- كه كافران هستند شما را دشمنى هويدا
102- چون بودى اندر ايشان، بپاى دارى ايشان را نماز، بيستد گروهى ازيشان با تو، و بگيرند سلاحهاى ايشان، چون سجده كنند باشند از پس شما، و بيايند گروهى ديگر كه [نماز نكرده باشند] «5» تا نماز كنند با تو، و بگيرند برخى ازيشان و سلاحهاى ايشان. دوست دارد آن كسها كه كافراناند كه غفلت يابيد از سلاحهاى شما و كالاهاى شما، ميل كنند بر شما ميلى يگانه. «6» و نيست تنگى بر شما اگر بود بشما رنجى از باران يا بوديد بيمار، كه بنهيد سلاحهاى شما و بگيريد برخى از شما. «7» كه خداى ساخت كافران را عذابى خوار كننده
103- چون بگزاريد نماز ياد كنيد خداى را ايستاده و نشسته و بر پهلوهاى شما چون بياراميد شما بپاى داريد نماز. كه نماز هست
(1) اندر رسد. (2) پس اندر يابد او را مرگ بيوفتاد- اندر يابدش مرگ. واجب گشت. (صو) (3) (خ. صو)- متن: هر كى بكاهد. (4) فتنه كنند. (خ)- كه بياشوبانند شما را يا بكشند. (صو) (5) متن: نه نماز كنند. (6) ترجمه آيه 102 از نسخه «صو»: و چون باشى يا محمد اندريشان، بپاى كنى مر ايشان را نماز، ببستيد گروهى ازيشان با تو و بگيرند زين افزار خويش، چون سجده كنند بباشند از پس شما، و بيايند گروهى ديگر كه نماز نكرده باشند، نماز كنند با تو، و بگيرندا ساز خويش و زين افزار خويش. خواهند آن كسها كه نگرويدند كه غافل باشيد از زين افزار خويش و جامهاى خويش تا حمله آرند بر شما يك حمله يكى ... (7) حذر شما. (خ)- و بر حذر باشيد. (صو) ترجمه: خُذُوا حِذْرَكُمْ: 71. در متن درين آيه دو جا، «حذر» «برخى» ترجمه شده است. در ترجمه ابو الفتوح: «و بگيريد پاستان را.