كه من از شما بدين خدمت خرسندم و خدمتى ديگر نمىفرمايم.
و چون آن پشه در بينى نمرود شد نمرود هزار سال ملكت رانده بود، و چون پشه در بينى او بود چهار صد سال ديگر بزيست با آن پشه، و خدمت كاران او را خدمت همين بود كه هر بامداد كه بخدمت رفتندى چيزى بر سر او زدندى.
تا يك روز خدمتكارى خاص بامداد بخدمت شد و گرزى قوى در دست داشت و گفت كه من امروز خدمتى نيك بكنم كه او را خوش آيد.
و آن گرز بر فرق او زد و سرش بدو باز افتاد و آن پشه چون بجشكى (؟) شده بود و بپريد، و نمرود بمرد و هزار و چهار صد سال ملكت براند.
پس چون او بمرد آن ملك بدست خويشى [از آن] «1» نمرود افتاد نام او قنطرى، و صد سال از پس نمرود پادشاهى براند و از پس او سيصد سال ارمنيان داشتند «2»، پس بملوك افتاد و از آن خاندان بيرون افتاد.
و بروايتهاى درست آمده است «3» كه اين سورة الانعام مكّى است و جمله بيك بار فرو آمده است، و بمكّه فرو آمده است مگر شش آيت از او كه بمدينه فرو آمده است. و اين سوره بشب فرو آمده است و هفتاد هزار فريشته با اين سورة بودند كه بزمين آمدند تسبيحكنان و تهليلكنان، و از مكّه تا مدينه همه پر فريشتگان بودند. و پيغامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) هم اندر شب كاتبان وحى را بخواند تا بنبيسند هم اندران شب. و آن شش آيت كه ازو مدنى است، سه آيت از اول قل تعالواست و دو آيت از اول و ما قدر اللَّه است، و يك آيت از و من اظلم ممن افترى على اللَّه كذبا، است تا آخر آيت.
اين شش آيت بمدينه فرو امده است و ديگر همه بيك بار «4» بمكّه فرو آمده است. و السّلام.
(1) (خ) (2) ارمنيان را بود. (3) (خ) از عبد اللَّه بن العباس. (ن. خ) (4) و ديگر همه بيك راه. (ن)