ترجمه تفسیر طبری جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر طبری - جلد 2

به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كنند. پس آن فريشته روى سوى آسمان كرد و گفت كه بار خداوندا تو خود داناترى كه اين كافر بدبخت ملعون چه مى‏گويد.

پس حق تعالى بفرمود مر پشه را- كه هيچ سپاه حق تعالى عاجزتر و ضعيف‏تر از پشه نيست- پس اين سپاه پشه بيرون آمدند و در ميان آن سپاه كافران افتادند، و بسر و روى ايشان درافتادند، و آن سپاه و اسبان را جمله هلاك كردند. و چندان پشه بر آن سپاه گرد آمده بودند كه آن سپاه هيچ يك ديگر را نمى‏ديدند از بسيارى پشه. و اسبان را چنان مى‏گزيدند كه از درد مرد را بر زمين مى‏زدند، تا آن گاه كه جمله مرد و اسب هلاك شدند، و آن بيچاره ملعون از ميان سپاه بر جهانيد و بخانه باز رفت «1».

و چون بخانه باز آمد چنان دانست كه از دست ايشان جان برد. و يك پشه از ميان پشها بيامد كه از ايشان همه، او ضعيف‏تر و عاجزتر بود، بيك چشم كور، بيك پاى لنگ. و بيامد و بر سر زانو آن ملعون نشست، نمرود دست برو زد، و خواست كه او را بكشد، و از زانو برخاست و بر روى او نشست، و خواست كه دستى برو زند، و برخاست و در بينى او شد، و در مزغ سر او شد، و مزغ سرش مى‏خورد. و نمرود دست بر سر و روى خود مى‏زد و مى‏خروشيد و هر گه كه چيزى بر سر نمرود زدندى آن پشه از خوردن بيستادى و نمرود از آن درد لختى آسايش يافتى، و اگر كسى نبودى كه چيزى بر سر نمرود زدى آن پشه بمزغ خوردن مشغول شدى، و نمرود از درد آن بى‏قرار شدى. تا چنان شد كه پيوسته كسى بايستى كه چيزى بر سر نمرود مى‏زدى تا از آن بى آراميدى. پس بفرمود تا هر كى بر وى عزيزتر بودى بامداد چون بسلام و خدمت او آمدى آن سلاح و چماق «2» كه بر دست داشتى بر سر او زدى و او پاره‏اى آرام همى يافتى از درد، و گفتى‏

(1) و هلاك شدند نمرود تنها بهزيمت بخانه رفت. (خ)

(2) تا آن پتك. (ن)- تا پتكى. (خ)

/ 252