بر خداى مگر حق راست «1»، كه مسيح عيسى پسر مريم [است] رسول خداى و سخن او او كند آن را سوى مريم و جبريل را بفرستاد سوى او «2»، بگرويد بخداى و پيغامبر [ان] او و مه گوييد: سه، باز شويد بهتر شما را «3» كه خداى خداى يگانه پاك است او كه باشد او را فرزند، او راست آنچه اندر آسمانهاست و آنچه اندر زمين، و بسنده است بخداى نگاهبان «4»
172- نه ننگ دارد مسيح كه باشد بنده خداى، و نه فريشتگان نزديك «5» و هر كى ننگ دارد از بند [گى] وى «6» و بزرگمنشى كند گرد كندشان سوى او همه
173- امّا آن كسها كه بگرويدند و كردند نيكيها ببونده بدهدشان «7» مزد ايشان و بيفزايدشان از فضل او امّا آن كسها كه ننگ دارند «8» و بزرگمنشى كردند عذاب كندشان عذابى دردناك «9»، و نه يابند ايشان «10» را از بيرون خداى دوستى و نه يارى دهى
174- يا مردمان كه آمد بشما پيدايى «11» از خداوند شما و بفرستاديم سوى شما روشنايى هويدا
175- امّا آن كسها كه بگرويدند بخداى و دست اندر زدند بدان «12» و اندر آردشان اندر رحمت ازو و فضل و راه نمايدشان او راه راست
(1) مگر راست. (صو)- مگر راستى. (خ) (2) و بادى بود از وى. (صو)- و فرمانى ازو. (خ) ترجمه: و روح منه (3) سه است، باز استيد از سه گفتن. (صو)- سه خداى بودند باز شويد زين. (خ) (4) كاردان و كارگزار. (صو)- بخداى نگاهبانى. (خ) (5) نزديك كردگان. (صو)- نزديكان. (خ) (6) از پرستيدن وى. (خ. صو)- متن: از بنده وى. (7) تمام دهدشان. (صو. خ) (8) ننگ داشتند. (خ. صو) (9) درداگين. (صو) (10) مر خويشتن را. (صو) (11) حجتى. (صو. خ). (12) بوى. (صو)- برو. (خ)