ترجمه تفسیر طبری

به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی

جلد 2 -صفحه : 252/ 45
نمايش فراداده

و يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً: 174 «1». قصّه و تفسير اين آيتها گفته شود و حق آن بداده آيد.

اما پيغامبر ما (عليه السلام) اندر روزگار نوشروان در وجود آمد، چنان كه پيغامبر گفت: ولدت فى زمن ملك عادل و هو انوشروان. گفت من اندر زمانه ملكى عادل زادم از مادر، و اين ملك داد ده انوشروان بود، و از ملوك عجم بود. ملك عادل نوشروان را گفتند كه تا او ملك زمين بود هيچ خلق را ياراى آن نبود كه بر هيچ خلق بر هيچ روى ستم كردى.

و نوشروان بفرموده بود بهمه ولايت خويش، تا همه كسها از آن رو «2» يك نيمه روز كار كردندى، و ديگر نيمه روز آنچه كار كرده بودندى بخوردندى.

و اين نوشروان را [دو] هزار پرده بود و هزار پرده‏دار بود «3»، و بدست هر پرده‏دارى دو پرده بود، يك پرده سرخ بودى و بخط سبز بران نوشته بودى كه كار كردن [بايد كه‏] خوردن بايد «4»، و اين هزار پرده سرخ با كتابه سبز آويخته بودندى تا نماز پيشين. چون نماز پيشين بودى اين پرده سرخ با كتابه سبز بركشيدندى و هزار پرده ديگر سبز بياويختندى و كتابهاى سرخ بر آن نوشته بودى كه خوردن بايد كه مردن بايد.

و آن گه منادى زدندى كه شاهنشاه همى فرمايد كه هر چه تا كنون ساخته‏ايد بخوريد. و اگر بنزديك او درست شدى كه كسى هست اندر ميان آن مردمان كه ندارد كه بخورد از نماز پيشين‏

(1) النساء 174

(2) از روز. (خ. صو)

(3) و نوشروان را هزار پرده‏دار بود [و] دو هزار پرده بود. (خ)

(4) يك پرده از ان سرخ بودى و كتابه سبز بر آن نبشته بودى و اين بود نبشته: كه كردن بايد كه خوردن بايد. (صو. خ)