انبازگيران «1»
106- و مه خوان از بيرون خداى عزّ و جلّ آنچه نه منفعت «2» كند ترا و نه زيان «3» كند ترا، اگر كنى توى آن گاه از ستمكاران
107- و اگر برساند بتو خداى عزّ و جلّ رنجى «4» نيست بازدارنده «5» آن را مگر او، و اگر خواهد ترا بنيكى نيست بازدارنده فضل او را، برساند بدان آن را كه خواهد از بندگان خويش، و اوست آمرزگار و بخشاينده
108- بگوى: اى مردمان بدرستى كه آمد بشما حق و راستى از خداوند شما، هر كى راه يابد بما راه يابد تن خويش را و هر كى گم شود بما گم شود بر آن «6»، و نيستم من بر شما نگاهبان
109- و متابعت كن آنچه وحى مىكند «7» سوى تو، و صبر كن تا حكم كند خداى، و اوست بهتر حكم كنندگان «8»
و اين سورة يونس بمكّه فرو آمده است، و بدين سورة قصّههاى پيغامبران است، و آن همه ياد كرده آمده است. و آخر اين سورة قصّه يونس بن متى است و آن ياد كنيم. «10» و بدان كه خداى [را] عزّ و جلّ صد [و] بيست
(1)- كه بپاى دار روى ترا دين پاكيزه و مباشيد از كافران. (خ) (2)- سود. (خ. نا) (3)- نگزايد. (صو) (4)- بزيانى. (خ. نا)- بسختى. (صو) (5)- باز برنده. (خ. نا)- گشاينده. (صو)- كاشف. (6)- هر كه راه يابد همى راه يابد مر تن خويش را و هر ك بىراه شود كه بى راه شود بر تن خويش. (نا) (7)- بدانچه وحى فرستاده آيد. (نا) (8)- حكمكنان. (خ)- حاكمان. (نا) (9)- ترجمه سورة يونس و قصتها. (خ)- ترجمه سورة يونس. (صو) (10) (خ)