پس روز سهام امير المؤمنين على بن ابى طالب كرم اللَّه وجهه برحمت خداى رسيد و روح تسليم كرد. «1» و على رضى اللَّه عنه حسن را وصى كرده بود، و مردمان على رضى اللَّه عنه را گفته بودند كه ما از پس وفات تو با حسن بيعت كنيم و على رضى اللَّه عنه گفت كه من بحال «2» خويش مشغول شدهام شما بهتر دانيد. پس چون على رضى اللَّه عنه را وفات رسيد او را در مسجد كوفه دفن كردند.
پس ديگر روز عبد الرّحمن را بياوردند و بكشتند و اهل شيعت گرد آمدند و او را بحصيرى اندر پيچيدند و بسوختند و بباد بردادند.
و ابن المرادى اندرين باب شعرى گويد
و ابو الاسود الدؤلى گويد اندر مرثيه امير المؤمنين علىّ بن ابى طالب كرم اللَّه وجهه.
(1) و سه ديگر روز على رضى اللَّه عنه بمرد. (بو. صو) (2) بتن. (بو) (3) الصيام. (تاريخ طبرى)- الحرام. (بو. صو) (4) و رحلها. (تاريخ طبرى) و فارسها. (بو. صو) (5) و الماينا. (بو). و المئينا. (صو)- و المبينا. (تاريخ طبرى) (6) رايت البدر راع. (طبرى) رأيت البدر راق. (ديوان ابى الاسود)