ليكن چنانچه در متن اين گفتار مطرح شد، به لطف خداي بزرگ با ظهور "انقلاب فرهنگي" عظيمي كه پس از "حادثه تاريخساز عاشورا" به بركت هدايت "امام سجاد، امام باقر و امام صادق عليه السلام درتاريخ تشيع صورت وقوع يافته بود و "سازمان دروني" مستحكمي كه در پي ابتلائات و آزمونهاي پي در پي در عصر "امام كاظم و امام رضا عليه السلام " در جامعه شيعه پديدار شده بود، كمترين آسيبي به "مكتب تشيع" و "ملت شيعه" نرسيده بلكه حكومت غاصب بني عباس با همه جديت و تلاش خود هرگز نتوانست رابطة امامان ما را با شيعيان و شيفتگان خود، بكلي قطع نمايد. بلكه براستاي سخت تر شدن شرائط ظاهري، "ائمه ما" با بهره مندي از همان سازمان مستحكم "جامعه شيعه" و بهرجوئي از همة "فرصت هاي تاريخي" براي طرح حقيقت "ولايت" و ارزش هاي مندرج در آن استفاده نموده اند.
لذا مي بينيم كه عظيم ترين و دامنه دار ترين و پر معناترين متن "زيارت جامعه" كه قرنهاست قلوب اهل ايمان را در تموج شيرين و زلال خود از درون شستشو داده و صيقل و صفا و شفافيت بخشيده است "زيارت جامعه كبيره" بواسطه وجود مبارك "امام هادي عليه السلام" به عرصه ظهور آمده و به "شيعيان خاص" سپس به كل "جامعه شيعه" منتقل شده و قرنهاست تبديل به زمزمه عاشقانه "اهل ولا" در ديدرا با "ائمه هداة معصومين" گرديده است.
گوئي "اعمال فشار" و "تحميل محدوديت" بر سه امام معصوم ما در آستانه "غيبت حضرت مهدي عليه السلام، به تقدير الهي، تنها مقدمة مناسبي جهت آمادگي شيعيان براي ورود به "عصر انتظار" و دوران طولاني "غيبت كبراي امام زمان" عج الله تعالي فرجه الشريف بوده است.
نكته حساسي كه آن را پايان بخش اين فراز از گفتار خود قرار مي دهيم توجه بخشيدن به اين حقيقت است كه "اصحاب خاص" سه امام "محدود و محصور" ما غالباً از "قميين" به شمار آمده و در اين مرحله از تاريخ "شهر قم" "پايگاه اصلي تشيع" و تنها شهر كاملاً "شيعه " در سراسر "جهان اسلام" محسوب مي شده است، شهري مقاوم و نستوه كه در سخت ترين ايام، در كلام معصوم "حسن آل محمد" ناميده شده است.