اينك جاي طرح مجدد اين سؤال اصلي است كه از آغاز در اين گفتار مطرح شد, آيا واقعاً چون حضرت "فاطمه معصومه عليها السلام" به سبب "مراتب كمال نفساني" واجد مرتبه اي از "ولايت" و در حقيقت "ولية الله" هستند, آيا تحولات عظيم "شهر قم" از ابتدا بر محور وجود مبارك ايشان شكل گرفته و "فيض" از ساحت قدس "حضرت فياض" به خاطر وجود ايشان بر "قم" نازل مي شده است يا آنكه ايشان فقط نقش يك "كارگزار" كه مجري خواسته هاي "امام زمان" خود بوده است را داشته اند؟ و حد دقيق "قابليت معنوي و شان ولايي" آن حضرت در چه مرتبه ايست؟
اين بنده قضاوت قطعي در اين مورد را حق و حد خود نمي داند و اميدوار است كه روزي "اهل نظر" با بررسي دقيق تر آثار و اسناد و مفاهيم صادره از "مقام عصمت" بتوانند در اينگونه موارد حساس و دقيق نيز "حقيقت امر" را روشن تر نمايند.
بحث در مورد محور اصلي تحقيق يعني نقش و تاثير هجرت "حضرت فاطمه معصومه عليها السلام" در تحولات تاريخي "شهر قم" را خاتمه مي دهيم و در پايان كلام خود, در اين فراز به زمينه ها و مطالبي كه مي توان آنها را موضوعات قابل تحقيق در پير امون محور اصلي پژوهشي ناميد, مي پردازيم.