گونه اى كه در اين آيه شريفه آمده است:
نزل به الرّوح الأمين على قلبك (شعراء / 194)
قرآن را روح الأمين بر قلب تو نازل كرده است.
فيض كاشانى چنين توضيح مى دهد كه مجموع قرآن به يكباره بر قلب پيامبر نازل شده و سپس در طول بيست سال به تدريج از باطن قلب پيامبر به ظاهر زبان آن حضرت آمده و اين هنگامى صورت مى گرفت كه جبرئيل به پيامبر(ص) وحى مى آورد و الفاظ قرآن را بر او مى خواند(1).
براى اين قول مى توان شاهد ديگرى از قرآن آورد:
و لا تعجل بالقرآن من قبل ان يقضى اليك وحيه (طه / 114)به قرآن عجله نكن پيش از آن كه وحى آن به تو حكم شود.
ظاهر اين آيه و آيات ديگرى كه مشابه آن است دلالت مى كند بر اين كه پيامبر اسلام(ص) پيش از نزول جبرئيل يا روح الأمين و آوردن وحى كه در مناسبتهاى گوناگون و در طول رسالت به طور مرتب انجام مى گرفت، از قرآن و آيات آن خبر داشته و گاهى به اقتضاى موقعيت براى اظهار آن عجله مى كرده اما اجازه نداشته كه پيش از نزول جبرئيل آن را ابراز نمايد.
قول سوم ـ قرآن كريم در پشت اين الفاظ موجود، داراى حقيقت ديگرى است كه با فهم عادى نمى توان آن را درك كرد و اين حقيقت قابل تفصيل و تجزيه نيست و يك حقيقت بسيط و داراى اِحكام و استحكام است با توجه به اين معنا مى توان گفت يك بار همان حقيقت بسيط قرآن به صورت دفعى نازل شده ويك بار هم قرآن به حالت تفصيل و در موقعيت مقتضى ودر فاصله هاى گوناگون به تدريج نازل شده است.
اين قول از مرحوم علامه طباطبائى است كه در تفسير الميزان آن را مفصلا مطرح كرده و توضيحات لازم را داده است.ايشان با استناد به آيات متعددى معتقدند كه قرآن در يك مرحله به صورت
1 - مقدمه تفسير صافى، ج 1 ص 56.