يسجد از باب نصر ينصر است و اسم مكان آن بايد با فتحه عين بيايد ولى در چند مورد به اين قاعده عمل نشده از جمله در كلمه مسجد كه با كسره جيم آمده است و از آنجا كه سجده به معناى فروتنى است، از لحاظ لغت به ركوع هم مى توان سجده گفت همانگونه كه در آيه و ادخلوا الباب سجّدا، اين واژه به معناى ركوع كنندگان مى باشد.(1)
ابن منظور نيز معناى مشابهى براى سجده ذكر كرده و گفته: سجده يعنى گذاشتن پيشانى بر زمين بالاترين خضوع است و هر نوع خضوعى را مى توان سجده گفت و در آيه شريفه يتفيّؤ ظلاله عن اليمين سجّدا لله سجّد به معناى خضّع مى باشد.(2)و ما اضافه مى كنيم كه در تمام آياتى كه به زمين و آسمان و موجودات بيجان نسبت سجده داده شده منظور از آن همان خضوع و تسليم در برابر اراده حق تعالى است.
راغب اصفهانى سجده را به انحناء و تذلل معنا مى كند و مى گويد: سجده عام است و شامل انسان و حيوان و جماد مى شود سپس درباره واژه مسجد مى گويد: مسجد محل نماز است و گفته شده كه همه زمين مسجد است چون در روايتى آمده كه زمين، مسجد و پاك كننده قرار داده شده و گفته شده كه مساجد مواضع سجود است كه عبارت است از پيشانى و دماغ و دو دست و دو زانو و دو پا.(3)اشاره راغب اصفهانى به روايتى از پيامبر اسلام است كه فرمود: جعلت لى الارض مسجدا و طهورا = زمين براى من محل سجده و پاك كننده قرار گرفت و اين درست است; چون همه جاى زمين مى تواند محل سجده باشد ولى مسجد اصطلاحى آن جايگاه ويژه اى است كه آماده براى نماز و عبادت شده و احكام خاص خود رادارد.با اينكه لفظ مسجد و اشتقاقات آن به طور مكرر در قرآن آمده بعضى از لغت
1 - فيروز آبادى، القاموس المحيط ج 1، ص 579. 2 - ابن منظور، لسان العرب ج 3، ص 204. 3 - مفردات الفاظ القرآن ص 397.