گذاشته، تو هم او را ياد كن و مقتضاى ربوبيت خدا، ياد كرد اوست.هر چند كه مطلق ياد خدا مؤثر است ولى تأثير بيشتر آن هنگامى است كه داراى اين ويژگيها باشد كه در اين آيه آمده است و عبارتند از:
1 - ذكر خدا همراه با تضرّع و زارى باشد و انسان در خود حالت زارى و تذلل را ايجاد كند ; 2 - همراه با خوف از خدا باشد ; 3 - با صداى خيلى بلند نباشد بلكه صدا پايين تر از داد زدن باشد به گونه اى كه انسان سخن خود را بشنود; چون شنيدن ذكر هم خاصيت دارد، اگر چه از زبان خود شخص باشد ; 4 - همواره بايد خدا را ياد كرد; بامدادان و شبانگاهان ; 5 - كسى كه خدا را ذكر مى گويد نبايد از غافلان باشد. ممكن است كسى در زبان، ذكر خدا گويد ولى حواس او جاى ديگر باشد; مانند بسيارى از مقدّسين كه زبانشان به ذكر خدا مشغول است ولى توجه آنها جاى ديگر است. هنگام ياد كردن خدا بايد تمام توجه انسان به او باشد.
در آيه بعدى توجه مردم را به اين مطلب جلب مى كند كه خدا در حالى از شما مى خواهد كه او را ياد كنيد و ذكر او را به جاى آوريد كه فرشتگان همواره او را عبادت مى كنند و از عبادت وى گردنكشى نمى كنند و او را تسبيح مى گويند و از هر بدى مى ستايند و بر او سجده مى كنند.
در اينجا از فرشتگان به عنوان كسانى ياد مى كند كه نزد پروردگار هستند; البته خدا جهت ندارد تا كسانى نزديك او باشند و اين تنها نوعى تمجيد و تقديس فرشتگان است و خدا با نسبت دادن آنها به خود مقام معنوى آنها را بالا مى برد.
به عقيده قاريان، اين آيه از آيات سجده قرآن است و كسى كه اين آيه را مى خواند مستحب است كه سجده كند و اين ذكر را بگويد: لا اله الاّ الله حقا حقا، لا اله الاّ الله ايمانا و تصديقا، لا اله الاّ الله عبوديتا و رقّا، سجدت لك ياربّ تعبد اورقّ.
با تفسير اين آيه، تفسير سوره اعراف به پايان مى رسد. خداى را سپاسگزارم كه توفيق داد تفسير اين سوره مباركه را نيز به پايان رسانم و از او مدد مى خواهم كه مرا به تفسير بقيّه سوره هاى قرآنى موفق كند كه او بهترين ياور است.
اين سوره در مدينه نازل شده بجز 7 آيه از آيه 30 تا 36 كه در مكه نازل شده است. بعضى ها هم گفته اند كه اين سوره به طور كامل در جريان جنگ بدر نازل شده است.
اين سوره هشتمين سوره از قرآن است و نزول آن از لحاظ ترتيب تاريخى بعد از سوره بقره مى باشد.اين سوره داراى 75 آيه است و در مصحف شامى 77 آيه آمده است; در اين مصحف جمله وهم يغلبون سه آيه است و هر چند كه اين سوره از سوره توبه كوتاهتر است ولى پيش از آن قرار داده شده و از آنجا كه ترتيب سوره ها توفيقى است نمى توان در آن دخالت كرد.
نام اين سوره انفال است كه از همان آيه نخست آن گرفته شده و انفال به طورى كه در تفسير آن خواهد آمد، غنايمى است كه در جنگ به دست پيامبر مى افتاد. گفته شده كه عدد كلمات اين سوره 1231 كلمه است.
براى قرائت اين سوره فضيلتهايى ذكر شده است از جمله اينكه از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود: هر كس سوره انفال و برائة را در هر ماه بخواند، نفاق در دل او داخل نمى شود و از شيعيان حقيقى اميرالمؤمنين(ص) مى شود و در قيامت از نعمتهاى بهشتى مى خورد.(1) ابىّ بن كعب هم از پيامبر نقل كرده كه فرموده: هر كس سوره انفال و برائة را بخواند من شفيع و شاهد او در قيامت خواهم بود و او از نفاق برى مى شود...(2)
سوره با بيان حكم غنائم جنگى و چند دستور الهى شروع مى شود و با ذكر بعضى از ويژگيهاى مؤمنان ادامه مى يابد سپس داستان جنگ بدر شروع مى شود و جرياناتى كه در اين جنگ اتفاق افتاد به اجمال گفته مى شود و از كمكهاى غيبى كه در جريان جنگ برمسلمانان شد ياد مى كند و دستور حمله بر كافرانى را كه در حال جنگ با مسلمانان هستند مى دهد و از اينكه مسلمانى پشت به دشمن كند، نهى مى شود.
در آيات بعدى سخن از نقش خداوند در جنگ و اينكه در واقع خدا دشمنان را كشت به ميان مى آيد و مؤمنان را به اطاعت خدا و رسول مى خواند و از اينكه آنان مانند چارپايان لال و كر باشند و سخن حق را نشوند بر حذر مى دارد و در آيه بعدى خاطر نشان مى سازد كه مؤمنان بايد خدا و رسول را اجابت كنند آنگاه كه آنان را به سوى چيزى خوانند كه زندگى واقعى در آن است و مؤمنان را از فتنه اى مى ترساند كه اگر بيايد همه حتى مؤمنان را هم فرا مى گيرد. و با ذكر الطاف خدا بر مؤمنان آنها را از خيانت به خدا و رسول و امانتهاى يكديگر بر حذر مى دارد و از اموال و اولاد به عنوان فتنه يا مايه آزمايش ياد مى كند و از مكر دشمنان مى گويد آنگاه از اينكه وجود پيامبر مايه امنيت مردم از عذاب الهى است سخن مى گويد.
در ادامه آيات بعضى از آداب و رسوم غلط مردم جاهلى و كارشكنى هاى آنها درباره مسلمانان و بالاخره فرمان جنگ با آنها را مى دهد تا فتنه اى نباشد و دين
1 - تفسير عياشى ج 2، ص 46. 2 - مجمع البيان ج 4، ص 794.