نكات ادبى
1 - اجتبيتها از اجتباء به معناى ساختن كلامى از پيش خود، خلق سخن. و در اصل به معناى برگزيدن است; گويا كسى كه كلامى را مى سازد، كلمات مورد نظر خود را انتخاب مى كند. 2 - انصتوا از انصات به معناى سكوت همراه با گوش دادن. 3 - تضرع زارى خيفه از روى ترس. راجع به اين دو واژه در تفسير آيه 63 از سوره انعام و 55 از همين سوره (اعراف) مطالبى گفتيم. رجوع شود. 4 - غدوّ بامدادان، جمع غدوة. 5 - آصال شامگاهان، جمع اُصُل و آن جمع اصيل است; بنابراين آصال جمعِ جمع مى باشد. 6 - بالغدوّ و الاصال متعلق به اذكر است.تفسير و توضيح
آيه (203) و اذا لم تأتهم بآية قالوا لولا اجتبيتها... : هر گاه كه پيامبراسلام(ص) براى آن مشركان آيه اى مى خواند، آنها آن آيه را تكذيب مى كردند و در مواقعى كه تأخيرى در نزول آيه رخ مى داد و مدتى بر پيامبر وحى نمى شد، آن كافران از روى مسخره مى گفتند چرا از خود آيه اى نمى سازى و جعل نمى كنى؟ در اين آيه پيامبر مأموريت مى يابد كه به آنها چنين پاسخ دهد كه من آيات را از پيش خود نمى سازم، بلكه جز اين نيست كه من از آنچه پروردگارم به من وحى مى كند، پيروى مى كنم. پس از اين بيان، جمله اى مى گويد كه مفهوم آن اين است كه اگر شما واقعاً آيات خدا را طلب مى كنيد اينك قرآن پيش روى شماست. اين قرآن خاصيتها و ويژگيهايى دارد. يكى اينكه بصيرتها و بينشهايى از سوى پروردگارتان است; ديگر اينكه مايه هدايت است. اين دو ويژگى اختصاص به مؤمنان ندارد بلكه شامل كافران هم مى شود; ولى قرآن ويژگى ديگر هم دارد كه مخصوص مؤمنان است و آن اينكه مايه رحمت است. احتمال اينكه هر سه ويژگى كه در آيه آمده مخصوص مؤمنان باشد نيز داده مى شود ولى به نظر مى رسد كه احتمال اول مناسب تر است.آيه (204) و اذا قرىء القرآن فاستمعوا له... : در زمان پيامبر، مسلمانان پشت سر آن حضرت نماز مى خواندند و هنگام قرائت حمد و سوره با يكديگر صحبت مى كردند و گاهى كسى از در وارد مى شد و مى پرسيد چند ركعت خوانده شده; آنها در حال نماز به او پاسخ مى دادند. اين آيه مسلمانان را از اين كار منع مى كند و به آنان دستور مى دهد كه وقتى قرآن خوانده مى شود به آن گوش فرا دهيد و ساكت باشيد. آنچه گفتيم عقيده بسيارى از مفسران در تفسير اين آيه است و بعضى ها هم آن را به خطبه هاى نماز جمعه تفسير كرده اند; چون امام جمعه به هر حال در سخنان خود آيه قرآن هم مى خواند.ما تصور مى كنيم كه اين آيه عموميت دارد و شامل تمام حالاتى مى شود كه در آنها قرآن قرائت شود; چه در نماز و چه در غير نماز; زيرا سياق آيه و ظاهر آن دلالت دارد بر اينكه منظور آيه، حال قرائت قرآن است و در هيچ جا ديده نشده كه به نماز خواندن قرائت قرآن گفته شود، بخصوص اينكه آيه قبل از اين آيه مربوط به قرآن است و در آن ويژگيهاى قرآن بيان شده و بلا فاصله اين مطلب آمده است كه موقع قرائت قرآن به آن گوش دهيد و ساكت شويد و اين قرينه بزرگى بر مطلوب ماست. اتفاقاً در چندين روايت از ائمه معصومين (ع) نيز به اين آيه تعميم داده شده از جمله در روايتى از امام صادق(ع) اين تعميم نقل شده است.(1) البته در بعضى از روايتها هم وجوب سكوت در موقع قرائت قرآن به حال نماز اختصاص داده شده است. مى توانيم اين روايات را اين گونه جمع كنيم كه سكوت در حال نماز واجب و در غير نماز مستحب است و بگوييم كه امر در اين آيه عموميت دارد و استحبابى است و وجوب سكوت در حال نماز از دليل ديگر مانند روايات استفاده مى شود. سكوت در حال قرائت قرآن وگوش دادن به آن خواص و آثار مهمى دارد و باعث تنبّه و بيدارى انسان مى شود و چون آيات قرآنى بر دل انسان بنشيند، علاوه بر معنويت وصفا و نورانيتى كه حاصل مى شود، انسان از محتوا و مفهوم آيه هم استفاده مى كند و با معارف قرآن آشنا مى شود. اين است كه در پايان آيه مى فرمايد (لعلكم ترحمون) به قرآن گوش فرادهيد، شايد كه به شما رحم شود و مشمول عنايات و الطاف الهى باشيد. آيات (205 - 206) و اذكر ربّك فى نفسك تضرّعا و خيفة... : هر چند كه اين آيه خطاب به پيامبر است، ولى عموميت دارد. در اين آيه فرمان مى دهد كه همواره و در هر حال پروردگارت را ياد كن. آوردن كلمه ربّ در اينجا لطف خاصى دارد; يعنى در مقابل اينكه خدا تو را پرورش داده و امكانات زندگى رادر اختيار ت و1 - مجمع البيان ج 4، ص 792.