و با سخت ترين سوگندهايشان به خدا قسم ياد كردند كه اگر معجزه و نشانه اي برايشان بيايد، قطعا به آن ايمان خواهند آورد. بگو: معجزات ، تنها نزد خداست (و به دست اوست ) و چه مي دانيد (بلكه ما مي دانيم ) كه اگر معجزه اي هم بيايد، (باز هم ) آنان ايمان نخواهند آورد.
گروهي از كفّار قريش ، نزد پيامبر آمده ، گفتند: تو هم مانند موسي و عيسي معجزاتي بياور تا به تو ايمان آوريم ، حضرت پرسيد: چه كنم ? گفتند: كوه صفا را تبديل به طلا كن ، مردگان ما را زنده كن ، خدا و فرشتگان را نشانمان بده و آنگاه سوگند ياد كردند كه در اين صورت ايمان خواهند آورد. آيه نازل شد كه معجزه دست خداوند است و طبق حكمت انجام مي گيرد، نه هوس هاي مردم . (452) .
معجزه به مقدار اتمام حجّت لازم است ، نه به مقدار ارضاي تمايلات هر فرد. بگذريم كه برخي پيشنهادها مثل ديدن خدا خلاف عقل است و چنان نيست كه نظام هستي بازيچه ي هوس هاي مشركان باشد.
1- مشركين مكّه ، ((اللّه )) را قبول داشتند وبه آن سوگند ياد مي كردند. (أقسموا بالله )
2- فريب سوگندهاي دروغين مخالفان را نخوريد. (واقسموا بالله جهد ايمانهم )
3- برهان خواهي آري ، تسليم شدن در برابر هوسها هرگز. (انّما الايات عندالله )
4- معجزات پيامبران ، به دست خداست . (انّما الايات عندالله )
5- لجاجت ، درد بي درماني است كه صاحبان آن ، با ديدن هر نوع معجزه ، باز هم ايمان نمي آورند. (لايؤمنون )
452-تفاسير مجمع البيان و نمونه