به زودي كساني كه شرك ورزيده اند، خواهند گفت : اگر خدا مي خواست ، نه ما و نه پدرانمان شرك نمي آورديم و هيچ چيزي را (از سوي خود) حرام نمي كرديم . كساني كه پيش از آنها بودند (نيز پيامبران قبلي را) اينگونه تكذيب كردند تا آنكه طعم قهر و عذاب مارا چشيدند. بگو: آيا براي شما دانشي هست ? آن را براي ما آشكار كنيد! شما جز از گمان و خيال پيروي نمي كنيد و شما جز حدس زن و دروغگوياني بيش نيستيد.
در اين آيه يك خبر غيبي از آينده مطرح است كه مشركان چه خواهند گفت ، (سيقول الّذين اشركوا) آن آينده به وقوع پيوست و آنچه پيشگويي شده بود آنان گفتند. (و قال الّذين اشركوا) (503) .
اين بهانه كه ((اگر خدامي خواست ، ما و پدرانمان مشرك نمي شديم )) بارها توسّط مشركان مطرح شده است ، چنانكه در آيه 35 سوره ي نحل و آيه 20 سوره زخرف نيز آمده است .
سؤال : اين آيه سخن مشركان را نقل مي كند كه اگر خدا از شرك ما راضي نيست ، چرا ما را از آن باز نمي دارد? پس شرك ما مورد رضاي خداست !.
پاسخ : انجام هر كار از هر كسي ، از مدار قدرت خداوند بيرون نيست ، لكن اراده و مشيّت خداوند آن است كه انسان راه خود را آزادانه انتخاب كند. دولت كه آب و برق و گاز را به منزل ما مي آورد، اين امكانات ، دليل راضي بودن دولت به سوء استفاده ما نيست . خداوند به انسان عقل و وحي عطا كرده و راه حق ّ و باطل را به او نشان داده و او را در انتخاب آزاد گذاشته ، ولي اراده و اختيار، نشانه ي راضي بودن او به خلاف ما نيست .
خداوند، خواهان ايمان اختياري مردم است نه اجبار آنان به ايمان آوردن . در قرآن بارها آمده است كه : اگر خدا مي خواست ، همه را هدايت مي كرد و پيامبر هم حق ّ اكراه و اجبار مردم به ايمان را ندارد.
1- رهبران و انديشمندان ديني بايد خود را براي پاسخگويي به شبهات و بهانه جويي هاي آينده آماده كنند. (سيقول )
2- فرستادن انبيا و كتب آسماني براي آنست كه مردم با آزادي و اختيار، موحد شوند. پس منطق مشركين (كه اگر خدا مي خواست با قهر و قدرت مانع شرك ما مي شد) غلط است . (لوشاء الله ما اشركنا)
3- بدتر از گناه ، توجيه آن است . مشركان ، شرك خود را توجيه كرده و آن را مشيّت الهي مي دانستند. (لوشاء الله ما اشركنا) (جبرگرايي ، بهانه اي است براي فرار از مسئوليّت )
4- مشركين ، انحراف خود را با تاريخ نياكان خود توجيه مي كردند. (لو شاء الله ما اشركنا و لاآباؤنا)
5- عقيده به جبر، از توجيهات بي اساس منحرفان است . (لو شاء الله ما اشركنا) شيطان هم كه رهبر منحرفان است ، گمراهي خود را به خدا نسبت داد و چنين گفت : (رب ّ بما أغويتني ) (504)
6- مخالفان ، همواره با اهرم جبر، به تكذيب پيامبران پرداخته اند. (كذلك كذّب الّذين من قبلهم )
7- قرآن از مخالفان هم تقاضاي حجّت و دليل مي كند. (قل هل عندكم من علم )
8- آنان كه به بهانه ي سرنوشت ، از مسئوليّت مي گريزند، منتظر چشيدن قهر خدا باشند. (ذاقوا بأسنا)
9- طرفداران جبر، منطق ندارند و در پي خيالاتند. (ان تتّبعون الاّ الظن )
10- اگر به جاي علم و يقين ، در پي ظن و گمان باشيم ، گمراه خواهيم شد. (ان انتم الاّ تخرصون )
503-نحل ، 35
504-حجر، 39